لغت نامه دهخدا
جنبانیده. [ جُم ْ دَ /دِ ] ( ن مف ) نعت مفعولی از جنبانیدن. حرکت داده شده.
جنبانیده. [ جُم ْ دَ /دِ ] ( ن مف ) نعت مفعولی از جنبانیدن. حرکت داده شده.
💡 وگفت: فردا صد هزار باشند بیطاعت خداوند ایشان را بیامرزد گفتند ایشان که باشند گفت: قومی باشند که سر در سخن ما جنبانیده باشند.