اوعظ

لغت نامه دهخدا

اوعظ. [اَ ع َ ] ( ع ن تف ) واعظتر. اندرزدهنده تر:
و کانت فی حیاتک لی عظات
و انت الیوم اوعظ منک حیاً.ابوالعتاهیه.

جمله سازی با اوعظ

از زنانی که دیده اندر اوعظ بی تو مغز حمار می جوید