امیرعباس هویدا

امیرعباس هویدا در زمستان سال ۱۲۹۸ شمسی در تهران متولد شد. پدر او میرزاحبیب‌الله عین‌الملک، از خانواده‌ای بود که در عرصه روابط خارجی و دیپلماسی فعال بودند. هویدا دوران کودکی و تحصیلات خود را در سوریه و لبنان (مدارس فرانسوی) گذراند و سپس برای تحصیلات عالی به اروپا، به‌خصوص به فرانسه، انگلستان و بلژیک رفت. پس از بازگشت به ایران، وارد دستگاه دولتی شد و به‌تدریج از وزارت امور خارجه، سمت‌های گوناگون و مدیریت صنعت نفت را تجربه کرد.

دوره نخست‌وزیری و سیاست‌ها

هویدا از ۷ بهمن ۱۳۴۳ تا ۱۶ مرداد ۱۳۵۶ نخست‌وزیر ایران بود و این مدت، طولانی‌ترین زمان تصدی این پست در تاریخ معاصر ایران به شمار می‌آید. در زمان نخست‌وزیری او، کشور شاهد برنامه‌هایی مثل اصلاح قوانین مالیاتی، مدیریت قیمت‌ها، تمرکز بر توسعه استان‌ها، دخالت دولت در صنایع بزرگ، سیاست خارجی فعال در زمینه قراردادهای بین‌المللی و گسترش پروژه‌های زیربنایی بود. در سال ۱۳۵۳، نظام تک‌حزبی تشکیل شد و هویدا به دبیرکلی حزب رستاخیز منصوب گردید. او پس از استعفا از نخست‌وزیری به وزارت دربار منصوب شد و در آن سمت نیز ایفای نقش کرد. دوران صدارت هویدا اغلب با نقدهایی در زمینه فساد اداری، تمرکز قدرت در دستگاه مرکزی، بی‌عدالتی اجتماعی و فشار بر آزادی‌ها همراه بود و به‌مرور باعث افزایش نارضایتی عمومی شد.

انقلاب، محاکمه و مرگ

پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران، هویدا دستگیر شد و به دست دادگاه انقلاب سپرده شد. در جلسه محاکمه، به اتهاماتی از قبیل «فساد فی‌الارض»، «توطئه علیه امنیت کشور» و «دفاع از منافع قدرت‌های خارجی» محکوم گردید. نهایتاً در شامگاه ۱۸ فروردین ۱۳۵۸ (۷ آوریل ۱۹۷۹) با شلیک گلوله اعدام شد. پیکرش پس از مدتی در گورستان بهشت زهرا تهران به خاک سپرده شد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] "امیرعباس هویدا "فرزند"میرزا حبیب الله عین الملک" در زمستان ۱۲۹۸هـ. ق. در آخرین سال های حمکرانی "احمد شاه" قاجار در محله ولی آباد تهران به دنیا آمد. امیرعباس در یک خانواده بهایی رشد کرد و همانند آنان مسلک و طریق ایشان را پیشه خود ساخت و به سران بهایی نزدیک شد. او بعد ها از سران و رجال سیاسی حکومت پهلوی شد.
امیرعباس هویدا بعد از سپری کردن تحصیلات دوران متوسطه در بیروت، زبان های عربی و فرانسه را به طور کامل فرا گرفت. سپس به انگلستان عزیمت کرد و زبان انگلیسی را نیز در مدت یک سال تکمیل کرد. در کشور بلژیک بعد از سه سال مدرک لیسانس خود را در رشته علوم سیاسی گرفت و در این زمان با زبان های آلمانی و ایتالیایی نیز آشنا گردید. لازم به ذکر است که امیرعباس هویدا در طول اقامت خود در بیروت، مدتی در مدرسه آمریکایی بیروت تحصیل کرد و تحت تربیت تعالیم امپریالیستی (کلمه امپریالیسم در لغت از ریشه امپراتوری مشتق شده است، ولی در اصطلاح به هر نوع گسترش و توسعه ارضی و سلطه قوی بر ضعیف را در بر می گیرد.) و صهیونیستی قرار گرفت. (صهیونیسم به جنبشی گفته می شود که خواهان مهاجرت و بازگشت یهودیان به سرزمین فلسطین و تشکیل دولت یهود است. صهیونیسم مانند شوونیسم (ناسیونالیسم افراطی) است که با خوار شمردن ملت ها و نژادهای دیگر و با غلو در برتری خود در پی دستیابی به قدرت سیاسی است.) بدین ترتیب امیرعباس با تفکرات اروپایی و غربی وارد ایران شد و در وزارت امور خارجه تقاضای استخدام کرد.
اشتغال در وزارت امور خارجه
پس از استخدام هویدا در وزارت امور خارجه وی برای انجام خدمت وظیفه عمومی به دانشکده افسری رفت و بعد از یک سال دوباره به وزارت خارجه بازگشت و این بار در سمت کارمند اداره اطلاعات مشغول کار شد. هویدا در همان سال به اداره سوم سیاسی وزارت امور خارجه منتقل شد. در مرداد ۱۳۲۴ش. هویدا در اولین ماموریت سیاسی خود در خارج از کشور به پاریس می رود و در آنجا "حسنعلی منصور" در دام دوستی امیر عباس هویدا گرفتار می شود. هرچند که پیش از آن این دو با هم آشنا بودند. هویدا پس از ۱۵ ماه، تغییر شغل داده و کارمند حفاظت منافع ایران در آلمان شد.در اسفند ماه ۱۳۲۸ش. به درخواست "عبدالله انتظام" که در آن موقع وزیر مختار ایران در آلمان بود، وظایف کنسولی را در اشتوتکارت آلمان به عهده گرفت. در اسفند ۱۳۲۹ش. "عبدالله انتظام" وزیر امور خارجه شد و هویدا به عنوان منشی مخصوص وزیر به کار مشغول شد و با روی کار آمدن "مصدق" و تغییر وزیر امور خارجه هویدا به عنوان معاون اداره سوم سیاسی انتخاب گردید و چندی بعد به عنوان مامور کمیساریای عالی پناهندگی سازمان ملل به مدت ۵ سال؛ یعنی تا سال ۱۳۳۵ش. در ژنو مشغول به کار شد. هویدا در اوایل سال ۱۳۳۶ش. مستشار سفارت ایران در آنکارا بود. در زمان ماموریتش تعداد زیادی از خانواده های بهایی به ترکیه مهاجرت کردن و با اتکا به قدرت و نفوذ هویدا به فعالیت پرداختند، دولت ترکیه از این امر مطلع شد و از ایران خواست که نسبت به تغییر هویدا اقدام کند.
اشتغال در شرکت ملی نفت
در اواخر سال ۱۳۳۶ش. عبدالله انتظام که با هویدا روابط عاطفی محکمی داشت، به عنوان مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران در راس کار قرار گرفت و هویدا توسط او به شرکت ملی نفت آمد. او در این دوره دست به یک سری اقدامات و فعالیت سیاسی دست زد و با دوست بسیار نزدیک خود حسنعلی منصور و با جمع آوری عده ای از جوانان تحصیل کرده و روشنفکر اروپایی، گروهی به نام «گروه مترقی» را تشکیل دادند تا هرچه سریع تر بتوانند به اهداف خود که دست گرفتن زمام امور مملکتی است، برسند. در سال ۱۳۴۲ش. به دلیل آن که عبدالله انتظام به علت مخالفت با "امیر اسدالله اعلم" نخست وزیر وقت مغضوب و از ریاست شرکت ملی نفت برکنار شد، موقعیت هویدا نیز تضعیف شد و فعالیت او در سال ۱۳۴۲ش. در شرکت نفت به پایان رسید. با نخست وزیری حسنعلی منصور یار دیرین او امیرعباس هویدا به عنوان وزیر دارایی انتخاب شد. بدین ترتیب باید گفت هویدا با تمسک به افراد صاحب نام و نفوذ در دستگاه حکومتی پلکان ترقی خود را طی نمود و به مقصود خود نائل آمد.
نخست وزیری
...

جمله سازی با امیرعباس هویدا

رایانه در سال 1962 (۱۳۴۱ شمسی) توسط امیرعباس هویدا وارد ایران شد. از مهمترین کارهای این دوره می توان پردازش زبان فارسی را نام برد. تنها شرکت های نفت، دانشگاه تهران و بانک ملی کار با این فناوری جدید را شروع کرده بودند.
پسرش فرهاد در مراکش سفیر شد و برادرزاده‌هایش منوچهر و پرویز به ترتیب سفیر ایران در بحرین، یونان و دانمارک شدند. انوشیروان سپهبدی همچنین شوهر خاله فریدون و امیرعباس هویدا بود.
آرتور پوپ، فیلیس آکرمن، دیوید استروناخ، و ریچارد فرای نیز از موسسان و فعالان کشف، نگهداری، و ترویج آثار هنری و باستانی ایران بودند. و اشخاصی همانند فریدون هویدا و امیرعباس هویدا و حتی دربار پهلوی نیز روابط بسیار نزدیکی با افراد صاحبنامی همچون اندی وارهال داشتند.