افسون مسیحا ترکیبی ادبی است که بهعنوان کنایه به کار میرود و معنای اصلی آن «زنده کردن مردگان» یا «احیای موتی» است. این تعبیر برگرفته از داستانهای مذهبی درباره حضرت مسیح است که به اذن خدا قادر به زنده کردن مردگان بود. شاعران فارسی این توانایی را در قالب یک تعبیر شاعرانه بهعنوان «افسون» یا جادوی کلامی بازتاب دادهاند و از آن برای بیان قدرت اثرگذاری سخن یا نگاه محبوب استفاده میکنند.
کاربرد افسون مسیحا در شعر و ادب فارسی، بیش از آنکه جنبه اعتقادی داشته باشد، بهعنوان یک صنعت بیانی و هنری جلوه میکند. شاعر در مقام اغراق یا تشبیه، کلام یا لبان جانبخش معشوق را چنان توصیف میکند که گویی توانایی احیای مردگان را دارد. این استفاده، نوعی شوخی هنرمندانه در زبان شعر است که اعجاز دینی را در قالب تصویر عاشقانه و شاعرانه بازآفرینی میکند.
در نتیجه، افسون مسیحا نمادی از قدرت بیبدیل تأثیرگذاری، جانبخشی و دگرگونکنندگی است. این ترکیب میتواند به نیروی حیاتبخش کلام، عشق یا حتی موسیقی و هنر اشاره داشته باشد. در متون ادبی، وقتی از این اصطلاح استفاده میشود، معمولاً هدف بیان عظمت، شگفتی یا نیروی خارقالعادهای است که ورای عادت و طبیعت عمل میکند و رنگی از جادو و اعجاز به خود میگیرد.