فسخ نکاح به معنای انحلال قطعی و یکطرفه پیمان زناشویی توسط یکی از زوجین است که این حق، صرفاً در صورت تحقق یکی از عیوب و نواقص مشخص شده در قانون مدنی، به وی اعطا میگردد. این مفهوم با طلاق که معمولاً نیازمند اراده مشترک یا اذن دادگاه بر اساس شروط خاص است، تفاوت اساسی دارد؛ زیرا فسخ مبتنی بر وجود یک علت قانونی پیشینی است که در زمان عقد یا پس از آن ظاهر شده و ادامه زوجیت را بر اساس موازین شرعی و قانونی غیرقابل تحمل میسازد. بنابراین، حکم فسخ نکاح مبتنی بر کشف یک نقص یا عیب است نه تراضی بر پایان رابطه. ماهیت حقوقی فسخ نکاح مبتنی بر ایرادات اساسی است که صحت عقد را از ابتدا مخدوش میسازد یا در طول حیات زناشویی، یکی از طرفین را در معرض ضرر یا عسر و حرج قرار میدهد که قابل تحمل نیست. فسخ، برخلاف طلاق، اثر قهری (قانونی) دارد و نیازمند اراده طرفین نیست، بلکه دادگاه صرفاً کشفکننده و اعلامکننده این وضعیت قانونی است.
فسخ نکاح
دانشنامه اسلامی
الف) جنون.
ب) جذام.
ج) برص (پیسی).
عیوب مختص به زوج
الف) خصاء (به کسر خاء) یعنی کشیدن خایه و قریب بدین معنی است لفظ «وجاء» یعنی کوبیدگی خایه به طوری که بالمره از کار افتاده باشد.
ب) عنن (به فتح عین و نون) یا عنه (به ضم عین) یعنی عجز از جماع یا عدم رغبت در آن و نیز ضعف و سستی آلت رجولیت و کسی که دارای چنین حالتی باشد عنین (به کسر عین و تشدید نون) نامیده می شود.
ج) جب (به فتح جیم) و آن قطع آلت رجولیت است و مجبوب، مقطوع الذکر را گویند.
عیوب مختص به زوجه
الف) افضاء و آن عبارت است از اینکه مجرای بول و حیض یکی شده باشد.
در کتاب ریاض المسائل این تفسیر را مشهور و غالب معرفی کرده اضافه می کند: و بعضی گویند افضاء آن است که مجرای حیض و غایط یکی گردد..
ب) قرن (به فتح قاف و راء) و آن استخوانی است در فرج که مانع وقاع می گردد و زنی را که دارای این عیب باشد قرناء گویند.
ج) عفل یا عفله (به فتح عین و فاء) و آن گوشت زائدی است در فرج که مانع جماع باشد.
و قول دیگر آن است که «عفل» مرادف قرن می باشد و از نظر معنی اتحاد دارند.
و در ریاض آورد: اکثر فریقین به اتحاد آن دو قائل شده اند.
و در مسالک پس از نقل کلام اهل لغت در این مورد می نویسد:
بهتر است بگوییم هر دو لفظ معنی واحدی دارند بدین بیان: قرن یا عفل چیزی باشد در فرج که مانع وطی می شود خواه استخوان باشد و خواه گوشت زائد.
د) رتق به فتح راء و تاء به معنای التحام فرج است به طوری که مانع از وطی باشد.
و به عبارت دیگر رتق این است که فرج مسدود باشد و محلی برای دخول باقی نماند.
و زنی را که این عیب دارد رتقاء گویند.
ه) فتق به فتح فاء و تاء ضد رتق می باشد و به بیان دیگر فتق این است که مجرای بول و مجرای منی یکی شده باشد و یا این است که پس و پیش زن یکی شده باشد؛ بنابراین مرادف افضاء است.
و زنی را که این عیب دارد فتقاء می نامند.
و) عرج به فتح عین و راء یعنی لنگی به قول اکثر فقهای امامیه مجوز فسخ است.
ز) عمی یعنی کوری.
ح) اقعاد یعنی زمین گیری.
جمله سازی با فسخ نکاح
حقوق خانواده به مجموعه قوانین و مقرراتی گفته میشود که ناظر به تنظیم روابط خانواده است. حقوق خانواده شامل سه بخش مهم است: ازدواج، طلاق و روابط والدین با فرزندان. مباحثی مانند مهریه زوجه و نفقه همسر در بحث ازدواج و مباحث جدایی و طلاق و فسخ نکاح در بخش دوم (طلاق) و مباحث مربوط به نَسَب،قرابت،نفقه اقارب،حضانت طفل و فرزندخواندگی در بخش سوم قرار دارد.