مضمومه

لغت نامه دهخدا

( مضمومة ) مضمومة. [ م َ م َ ] ( ع ص ) تأنیث مضموم. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

جمله سازی با مضمومه

جبّل به فتح جیم و کسر باء مضمومه و لام، شهرکی است بین نعمانیه و واسط که قبلاً به صورت شهر بوده و امروز به صورت روستای بزرگی در آمده است. در گذشته شهری آباده بعد از دیر هزقل و قبل مادرایا در مسیر کوفه و بغداد بوده است.: 315