مصیبت رسیده

لغت نامه دهخدا

مصیبت رسیده. [ م ُ ب َ رَ / رِ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب )مصیبت دیده. داغدیده. سوکوار. || بدبخت.

فرهنگ فارسی

مصیبت دیده داغدیده

جمله سازی با مصیبت رسیده

این خسته فراق مصیبت رسیده را پیغام می‌رسانی و مرهم همی‌نهی
روزگاری وز تو دشمن و دوست به مصیبت رسیده اند و به سور
ای شمع زرد روی که با اشک دیده ای      سر خیل عاشقان مصیبت رسیده ای