کبریت احمر

لغت نامه دهخدا

کبریت احمر. [ ک ِ ت ِ اَ م َ ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) گوگرد سرخ. ( غیاث اللغات ) ( ناظم الاطباء ). و گوگرد سرخ بغایت کمیاب است ( غیاث اللغات ). در کبریت احمر اقوال بسیار است؛ انطاکی گفته که معدن ذهب ( ؟ ) و بغدادی گفته وادی النمل است و بعضی گفته اند جوهری است مصنوع غیر معدنی و بعضی دهن الشعر مقطر دانسته اند. ( مخزن الادویه ). گوگرد سرخ. فسفر:
نان خود بر سائلان کبریت احمر کرده اند.سنائی.و زمان اتصال چون کبریت احمر ناپایدار. ( سندبادنامه ص 103 ). آری خوشدلی عنقای مغرب و کبریت احمر و زمرد اصفر است. ( سندبادنامه ص 52 ). || کنایه از اکسیر، چرا که از او ساخته میشود و آن جزو اعظم اکسیر طلاست. ( غیاث اللغات ).به اصطلاح اهل صناعت کیمیا مصنوع در غایت سرخی را کبریت احمر نامند. ( مخزن الادویه ). || هر چیزکه به دشواری تحصیل شود. گویند اعز من الکبریت الاحمر. ( ناظم الاطباء ذیل کبریت ). اعز من الکبریت الاحمر انما هو کقولهم اعز من بیض الانوق. ( اقرب الموارد ).
- مثل کبریت احمر؛ نادر.نایاب. ( از امثال و حکم ).

فرهنگ فارسی

گوگرد سرخ فسفر نایاب

جمله سازی با کبریت احمر

💡 کیمیای عشق هرکس را که سازد بی‌نیاز هر سر مو بر تنش کبریت احمر می‌شود

💡 ملح کبریت احمر و بره چون خضر و چشمه خضر نایاب

💡 بیا ساقی آبی چو آذر بیار نه می بلکه کبریت احمر بیار

💡 آری خوشدلی عنقای مغرب و کبریت احمر و زمرد اصفر است هر کسی را به قدر همت ولایق حالت، فکرتی و حیرتی است.

💡 ز شرک دور و ز شک خالی و ز غش پاک است زر وجودش کبریت احمر خاک است

💡 در نفس از لاف مهرت صبح ابیض را اثر در کف از خاک درت کبریت احمر را خواص