پنج گنج

پنج گنج، عنوانی است که نه تنها در ادبیات فارسی بلکه در فرهنگ و هنر این سرزمین نیز جایگاه ویژه‌ای دارد. این واژه به معنای مجموعه‌ای از گنجینه‌های گرانبها و ارزشمند است که هر یک از آنها می‌تواند نماد و نشانه‌ای از تمدن و تاریخ غنی ایران باشد. پنج گنج به طور خاص به آثار ادبی و هنری اشاره دارد که در طول قرن‌ها شکل گرفته و به نسل‌های بعدی منتقل شده است. این آثار شامل شعر، داستان، موسیقی و سایر اشکال هنری است که زندگی، فرهنگ و باورهای مردم ایران را به تصویر می‌کشد. توجه به پنج گنج به ما این امکان را می‌دهد که با گذشته خود آشنا شویم و از آن الهام بگیریم. در واقع، این گنجینه‌ها نه تنها میراث فرهنگی ما هستند، بلکه درک عمیق‌تری از هویت و ویژگی‌های جامعه ایرانی به ما می‌دهند. اهتمام به حفظ و معرفی این آثار، وظیفه‌ای است که بر دوش همه ما قرار دارد تا نسل‌های آینده نیز بتوانند از این گنجینه‌های ارزشمند بهره‌مند شوند.

لغت نامه دهخدا

پنج گنج. [ پ َ گ َ ] ( اِ مرکب ) کنایه از حواس خمسه است که سامعه و باصره و لامسه و ذائقه و شامه باشد. ( برهان قاطع ). حواس خمسه، دیدن و شنیدن و بوئیدن و چشیدن و بسودن. || صلوات خمس را گویند که پنج وقت نماز باشد. ( برهان قاطع ). || ( اِخ ) خمسه نظامی. ( غیاث اللغات ). || پنج خزانه از جمله هشت گنج ( ؟ ) پرویز و آن این است: اول گنج بادآورد که آن را شایگان نیز گویند دوم گنج گاو،سوم گنج عروس، چهارم گنج سوخته، پنجم گنج شادآورد. ( غیاث اللغات ). || نام کتاب حدائق البلاغة که در پنج حدیقه است تألیف میرشمس الدین محمد فقیر.

فرهنگ فارسی

نام دیگر ((حدائق البلاغه ) ) تالیف میر شمس الدین محمد فقیر که شامل پنج حدیقه است.
( اسم ) ۱- حواس خمسه ۲- صلوات خمس پنج نماز. ۳- ( اسم ) پنج خزان. خسرو پرویز. ۴- خمس. نظامی.

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:خمسه نظامی

جملاتی از کلمه پنج گنج

گشاد او پنج گنج از گنجهٔ خویش بدان پنج آزمایم پنجهٔ خویش
که ازان نقد قیمتی به سه سال کردم این پنج گنج مالامال
چو پنج گنج برآرم، خدیو هفت اقلیم ز من خزانه دارای گنجه می خواهد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم