نرم گردنی

لغت نامه دهخدا

نرم گردنی. [ ن َ گ َ دَ ] ( حامص مرکب ) اطاعت. فروتنی. فرمانبرداری. ( ناظم الاطباء ). خضوع. ( از منتهی الارب ). انقیاد. خشوع. تواضع. تطاوع. ( یادداشت مؤلف ):
گر وی به دست بخت بگیرد عنان چرخ
جز نرم گردنی نکند چرخ توسنش.سوزنی.

فرهنگ فارسی

اطاعت فروتنی خشوع

جمله سازی با نرم گردنی

گر وی بدست بخت نگیرد عنان چرخ جز نرم گردنی نکند چرخ توسنش