مهتم

لغت نامه دهخدا

مهتم. [ م ُ ت َم م ] ( ع ص ) اندوه مند و غمخوار. ( ناظم الاطباء ). اندوهمندشونده و غمخوارگی کننده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ). و رجوع به اهتمام شود.

فرهنگ معین

(مُ تَ مّ ) [ ع. ] (اِفا. ) ۱ - غم خوار، اندوه مند. ۲ - توجه کننده به کاری.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - غم خوار اندوه مند. ۲ - توجه کننده بکاری.

جمله سازی با مهتم

نیلوفر بیانی به همراه ۳ فعال محیط زیست دیگر (مراد طاهباز، هومن جوکار و طاهر قدیریان)، به «افساد فی الارض» مهتم شده بود.