فریزن

لغت نامه دهخدا

فریزن. [ ف َ زَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان درختنگان بخش مرکزی شهرستان کرمان که دارای صد تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول عمده اش غلات و میوه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).
فریزن. [ ف َ زَ ] ( اِخ ) قریه ای است دم دروازه هرات که فریزه خوانند. ( از معجم البلدان ). رجوع به فریزان شود.

جمله سازی با فریزن

در فارم‌های پرورشی، این نژاد به‌طور گسترده پرورش داده می‌شود و با هلشتاین فریزن و براون سوییس رقابت می‌کند. هر چند این نژاد شیر کمتری نسبت به هلشتاین فریزن و براون سوییس تولید می‌کند، اما مقاومت ایرشایر نسبت به کمبود غذا و زمین حاصل‌خیز و دمای بالا بسیار بیشتر است.
امروزه، اقتصاد شلسویگ-هولشتاین به دلیل کشاورزی، ماهیگیری، و دامپروری، مانند گاو هلشتاین فریزن شناخته شده‌است. موقعیت جغرافیایی این ایالت و قرارگیری آن در نزدیکی اقیانوس اطلس آن را به یک نقطهٔ تجاری بزرگ و سایت کشتی‌سازی تبدیل کرده‌است. همچنین کانال کیل در این ایالت قرار داد. چاه‌های نفت و مزارع بادی آن در دریا مقادیر قابل توجهی انرژی تولید می‌کنند. این ایالت یک مقصد گردشگری محبوب برای آلمانی‌ها و گردشگران در سراسر جهان است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
اشتراک
اشتراک
دقت
دقت
فارغ التحصیل
فارغ التحصیل
اعتبار
اعتبار