کولش

لغت نامه دهخدا

کولش. [ ل ِ ] ( اِمص ) رجوع به کولیدن شود.

فرهنگ عمید

کندن زمین.

جمله سازی با کولش

آبجو در سرتاسر کشور بسیار محبوب است. برخی نواحی آبجوهای خاص خود را دارند. مثلاً در اطراف دوسلدورف آلتبیر که نوعی آبجوی تیره است مرسوم است و در کلن کولش مرسوم است که رنگ روشن‌تری دارد. پیش از اتحاد دو آلمان، آبجوی سیاه در جمهوری دموکراتیک آلمان پر طرفدار بود، ولی در آلمان غربی به‌سختی یافت می‌شد؛ ولی اکنون این نوع آبجو در تمام کشور پرطرفدار است.