پلشت واژهای در زبان فارسی است که به توصیف چیزهایی میپردازد که ناپسند، زشت یا بدبو هستند. این صفت معمولاً در مورد اشیاء، رفتارها یا شرایطی به کار میرود که حس ناخوشایندی را به وجود میآورند. به عبارت دیگر، هر چیزی که از نظر ظاهری یا اخلاقی قابل قبول نباشد، میتواند با این صفت توصیف شود. پلشت نه تنها به زشتی ظاهری اشاره دارد، بلکه میتواند به زشتی درونی و رفتاری نیز مربوط شود. بنابراین، میتوان گفت که این واژه نشاندهنده نوعی نارضایتی از کیفیت یا وضعیت مورد نظر است و به ما یادآوری میکند که زیبایی و خوبی در زندگی اهمیت زیادی دارد.
پلشت
لغت نامه دهخدا
پلشت.[ پ ِ ل َ / پ ِ ل ِ / پ َ ل َ ] ( ص ) آلوده. ناپاک. پلید.( اوبهی ). فرخج. فژه. ( لغت نامه اسدی نسخه نخجوانی ). فژاکن. فژاک. ( لغت نامه اسدی ). شوخگن. چرک. چرکین.مردار و نکبتی را گویند. ( برهان قاطع )
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱- آلوده ناپاک پلید فژه فژگن شوخگن چرک چرکین نکبتی. ۲- عفونی