واگیردار
فرهنگ معین
فرهنگ فارسی
جمله سازی با واگیردار
یک بیماری واگیردار در سطح شهر سئول پخش میشود و دولت نیز میخواهد آنجا را با خاک یکسان کند، در این بین گروهی از افراد باقی ماندهاند که برای زنده ماندن تلاش میکنند...
در سالهای جنگ اول جهانی موجی از قحطی، فقر، گرسنگی، قتل و غارت دامنگیر جامعهٔ ایران شده بود. بیماریهای واگیردار به ویژه تیفوس در مناطقی که بیشتر در معرض تاخت و تاز نیروهای بیگانه بود، بیداد میکرد.
وظیفه این مرکز فدرال رهبری و نظارت بر تحقیقات علوم و فناوری در حیطه آلرژی و بیماریهای واگیردار میباشد.
یک مثال کلاسیک برای انتخاب ثباتی وزن نوزادان انسان است. نوزادان سبک بسیار سریع گرما از دست میدهند و به راحتی دچار بیماریهای واگیردار میشوند. در حالی که نوزادان سنگین که بدن بزرگی دارند در حین زایمان به سختی از لگن مادر خارج میشوند. در نتیجه آمار مرگ و میر برای نوزادان بسیار کوچک یا بسیار بزرگ بیشتر از نوزادان متوسط است و این نوزادان متوسط شانس بیشتری برای زنده ماندن دارند.