عبارت «گشادهدست» به کسی اطلاق میشود که در بخشش و کمک به دیگران سخاوتمند و دست و دلباز است. این ویژگی نشاندهنده مهربانی و توجه فرد به نیازهای دیگران است. گشادهدست بودن شامل بخشیدن مال، وقت، محبت یا حمایت عاطفی به دیگران میشود و نشان میدهد فرد به جای خودخواهی، دیگران را در نظر میگیرد. گشادهدستی نه تنها به دیگران کمک میکند، بلکه به خود فرد نیز آرامش و رضایت درونی میبخشد و احساس خوشبختی و ارتباط مثبت با جامعه را تقویت میکند. این صفت در فرهنگهای مختلف و ادبیات سنتی، به عنوان نمادی از بزرگواری، کرم و نیکوکاری شناخته میشود. گشادهدست بودن محدود به بخشش مادی نیست و میتواند شامل سخن محبتآمیز، تشویق یا حمایت معنوی نیز باشد. این ویژگی شخصیت، نشاندهنده توجه و همدلی با دیگران است.
گشاده دست
لغت نامه دهخدا
گشاده دست. [ گ ُ دَ / دِ دَ ] ( ص مرکب ) جوانمرد. خیر. کریم. سخی. بذال. باسخاوت. طلق الیدین. ( دستور اللغة ): و عزیز مردی راست بود اندر عمل اما گشاده دست و شایگان نبود. ( تاریخ سیستان ). || نافذالامر. مبسوطالید:
گشاده دست شوی در جهان به امر و به نهی
گشاده دست شوی چون گشاده داری در.رضی الدین نیشابوری.
فرهنگ عمید
۱. سخی، جوانمرد.
۲. مسلط.
فرهنگ فارسی
۱ - جوانمرد سخی. ۲ - مسلط نافذ امر مبسوط الید.
جمله سازی با گشاده دست
💡 نشسته خسرو روی زمین به کام در او گرفته دست شراب و گشاده دست کریم
💡 به گنجم بر گشاده دست تاراج ز ملک خویش مفلس کرد اخراج
💡 تا شاه گشاده دست بر تخت نشست دست همه بیدادگران سخت ببست
💡 زالیست سالخورده بدستان گشاده دست و او بر مثال رستم و دانا چو اشکبوس
💡 بترس ز آه شهیدان، نه ساکنان سپهر گشاده دست تو درهای آسمان بستند