لغت نامه دهخدا
یاسیج. ( اِ ) یاسج:
عجب دلتنگ و بیمارم ز صد بگذشت تیمارم
تو گویی در جگر دارم دو صد یاسیج گرگانی.منوچهری ( از جهانگیری ).رجوع به یاسج شود.
یاسیج. ( اِ ) یاسج:
عجب دلتنگ و بیمارم ز صد بگذشت تیمارم
تو گویی در جگر دارم دو صد یاسیج گرگانی.منوچهری ( از جهانگیری ).رجوع به یاسج شود.
یاسج
💡 عجب دلتنگ و غمخوارم، ز حد بگذشت تیمارم تو گویی در جگر دارم دو صد یاسیج گرگانی