کوتاه قد

لغت نامه دهخدا

کوتاه قد. [ ق َ د د ] ( ص مرکب ) پست قامت و آنکه قد و بالای وی کوتاه بود و بلند نباشد. ( ناظم الاطباء ). کسی که قدش کوتاه است. کوتاه بالا. قصیرالقامه. ( فرهنگ فارسی معین ). پست قد. پست بالا. کوتوله. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ): عَکیظ؛ کوتاه قد. ( از منتهی الارب ). و رجوع به کوتاه و کوتاه قامت شود.

فرهنگ عمید

کوتاه بالا، قدکوتاه، دارای قد کوتاه.

فرهنگ فارسی

کسی که قدش کوتاه است کوتاه بالا قصیر القامه: کارگر شرکت نفت ایران و انگلیس مرد کوتاه قد چاق و چله و پشمالویی بود.

جمله سازی با کوتاه قد

بزرگمهر گفت: انصاف وی نیز بده. کسری گفت: به کوتاه قد کسی نتواند ستم کند. مرد گفت: خداوند کار پادشاه اصلاح بدارد، آنکس که به من ستم کرد، از من کوتاه قدتر است.
موجودی کوتاه قد با صورتی خاکستری و گوشهای بزرگ که نسبت دوری نیز
نیز گوید: اما فتنه انگیزی زنان کوتاه قد از دیگرانشان بیش است.
ایچیمورا تتسونوسوکه قهرمان (داستان)مانگا و انیمه سریال مصلح کوروگانه است که حول واقع مربوط به شینسنگومی تمرکز دارد. او ۱۵ ساله (۱۶ ساله در مانگا) و نسبتاً کوتاه قد است. برادرش تاتسونوسوکه نیز برای این سریال به او می‌پیوندد.