لغت نامه دهخدا
کارم. [ رِ ] ( اِخ ) ماری - انتوان. طباخ فرانسوی متولد در پاریس. مؤلف کتبی چند در هنر طباخی. ( 1784 - 1833 ).
کارم. [ رِ ] ( اِخ ) ماری - انتوان. طباخ فرانسوی متولد در پاریس. مؤلف کتبی چند در هنر طباخی. ( 1784 - 1833 ).
ماری آنتوان طباخ فرانسوی ( و. پاریس ۱۸۸۴ - ف. ۱۸۸۳ م. ) وی چند کتاب راجع به هنر طباخی منتشر کرده.
کارُم ( به انگلیسی: Carrom ) یک بازی بیلیاردی بر روی تخته در جنوب آسیا است. این بازی در هند، بنگلادش، افغانستان، نپال، پاکستان، سریلانکا و مناطق اطراف آن بسیار محبوب است و با نام های مختلف در زبان های مختلف شناخته شده است. در جنوب آسیا، بسیاری از باشگاه ها و قهوه خانه ها دارای مسابقات منظم هستند. کارم معمولاً توسط خانواده ها، از جمله کودکان، و در فعالیتهای اجتماعی بازی می شود. استانداردها و قوانین مختلف در مناطق مختلف وجود دارد.
💡 از عشق تو گر روزم زینگونه نه تیره ستی در هجر تو گر کارم زین نوع نه زارستی
💡 تا رشته میثاقم با موی تو محکم شد کارم همه بر مویی بر بسته و درهم شد
💡 همی نیاید نقشی به خیره چه خروشم همی نگردد کارم نفیر چون دارم
💡 سخت بی برگم بساز امروز کارم را که هست بیش ازین ما را سر برگ تقاضای شما
💡 چو مدد ز بخت خواهم دل از او غرض نیابد چو درخت زهر کارم بر از او شکر نیاید