ساحات

لغت نامه دهخدا

ساحات. ( ع اِ ) میان سراها. ج ِ ساحة، ساحت. رجوع به ساحت و ساحة شود.

فرهنگ فارسی

میان سراها

جمله سازی با ساحات

عدل و شوری بود کان ساحات را معمور کرد پور عفان را ستبداد از خلافت دور کرد
هم چنان رفتیم تا ساحات ملک با یزید یافت از یمن قدوم شه شکوه و زیب و فر
موجودیت ساحات و آثار ارزشمند تاریخی و باستانی در جوزجان مانند طلا تپه، یمشک تپه، بالاحصار شبرغان، مقبره حضرت ابن یمین شبرغانی، بقایای بنای تاریخی قلعه چغچی و بالاحصار آقچه گواه بر تاریخ غنی این ولایت می‌باشد.