عدل ورزی

لغت نامه دهخدا

عدل ورزی. [ ع َ وَ ] ( حامص مرکب ) دادگری.

فرهنگ فارسی

دادگری

جمله سازی با عدل ورزی

اگر تو عدل ورزی زنده باشی میان عارفان فرخنده باشی
اگر تو عدل ورزی همچو خورشید جهانی عمر تو خواهند جاوید