لب و لنج

لغت نامه دهخدا

لب و لنج. [ ل َ ب ُ ل ُ ] ( ترکیب عطفی، اِ مرکب ).
- لب و لنج آویختن یا لب و لنج آویزان یا آویخته داشتن؛ ناخرسندی نمودن با ملامح روی.

فرهنگ فارسی

از اتباع. لب و لنج آویختن یا لب آویزان یا آویخته داشتن.

جمله سازی با لب و لنج

من خوشم از گفت خسان وز لب و لنج ترشان من بکشم دامن تو دامن من هم تو کشان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
گودوخ یعنی چه؟
گودوخ یعنی چه؟
کص یعنی چه؟
کص یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز