طاثر

لغت نامه دهخدا

طاثر. [ ث ِ ] ( ع ص، اِ ) شیر خفته. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). رائب. شیر کلچیده. ماست. شیر تیره. ( مهذّب الاسماء ).

جمله سازی با طاثر

چون بپرد مرغ تیرش نسر طاثر را در آن در تطیر از اذا کان الغراب انداخته
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
امجق یعنی چه؟
امجق یعنی چه؟
تعامل یعنی چه؟
تعامل یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز