لغت نامه دهخدا ضادی. ( ع ص، اِ ) خشمناک. ج، ضُداة. || سخن زشت که بخشم آورد. ج، ضوادی. || آنچه تعلل و بهانه کنندبدان و هیچ فعل محقق نشود برای وی. ( منتهی الارب ).