صاحب قلم

لغت نامه دهخدا

صاحب قلم. [ ح ِ ق َ ل َ ] ( ص مرکب، اِ مرکب ) منشی. نویسنده: و مردی بود اصیل، فاضل، صاحب قلم و معرفت تمام. ( فارسنامه ابن بلخی ص 93 ).
صاحب قلم. [ ح ِ ق َ ل َ ] ( اِخ ) میرزا آقا افشار از مردم ارومیه. خطاطی مشهور است و در نوشتن نستعلیق وحید عصر بود. چند کتاب به خط وی در استانبول چاپ شده است، از آنجمله کتاب گلستان است که بسال 1291 هَ. ق. نوشته و به چاپ رسیده و درخور تمجید است. ( از ریحانة الادب ج 2 ص 435 ).

فرهنگ عمید

نویسنده.

فرهنگ فارسی

( صفت ) منشی کاتب نوسینده.
میرزا آقا افشار از مردم رضائیه

جمله سازی با صاحب قلم

فرا بیش یکمرد صاحب قلم بیایند صد پهلوان تیغ زن
قلم پس گر خطا رفت او ز مقصود کند صاحب قلم اصلاح آن زود
اعظم خان بعنوان طبیبی توانا و صاحب قلم تالیفات جامع و زیادی در طب دارد. او در شعر و ادبیات نیز دستی داشت و "اعظم" تخلص می کرد.