به معنی راه: در متون کهن فارسی، باخ به معنای راه و طریق آمده است؛ همان چیزی که در زبان عربی «طریق» گفته میشود. این معنا بیشتر در فرهنگهای لغت قدیمی مانند برهان قاطع و آنندراج ذکر شده است و نشاندهنده کاربرد این واژه در زبان فارسی کهن برای اشاره به مسیر یا گذرگاه است.
به معنای تاریکی و زیبایی: در برخی فرهنگها، این واژه به معنای تاریک آمده و در عین حال در شعر برخی شاعران، معنای زیبایی و حسن نیز داشته است. این دو معنای متفاوت نشان میدهد که واژه در گذر زمان و بسته به بافت زبانی، کاربردهای متنوعی یافته است.
به معنای زر ناسره و دونهمتی: در نوشتههای لغوی، این کلمه گاه به مفهوم سیم و زر ناسره و گاه به معنای دونهمتی و کمارزشی آمده است. این معانی در اشعار قدما، بهویژه در لغت فرس اسدی و آثار شعوری نقل شده و بیانگر بار معنایی منفی و نکوهشی واژه است. برخی پژوهشگران این معانی را از تحریف یا تصحیف واژه «ماخ» میدانند.
به عنوان ایلچی یا قاصد: یکی دیگر از معانی که برای این واژه ذکر شده، ایلچی و قاصد است. این معنا بیشتر در اشعار میرنظمی دیده میشود و نشاندهنده نقشی اجتماعی و سیاسی برای واژه است. در این کاربرد، این کلمه دلالت بر شخصی دارد که پیام یا فرمانی را به مقصد میرساند.
در موسیقی غرب: نام خانواده باخ، بهویژه یوهان سباستیان باخ (۱۶۸۵–۱۷۵۰)، از برجستهترین معانی شناختهشده این واژه است. او آهنگسازی آلمانی و از بزرگترین چهرههای موسیقی کلاسیک است که آثار مذهبی، ارگنوازی و قطعات متعددش هنوز الهامبخش موسیقیدانان جهان است. فرزندان او مانند کارل فیلیپ امانوئل و یوهان کریستیان نیز راه او را ادامه دادند.
نام مکانی در اروپا: باخ همچنین نام یک منطقه مسکونی در اتریش است. این منطقه در ناحیه رویت واقع شده و حدود ۵۷ کیلومتر مربع مساحت دارد. چنین کاربردی نشان میدهد که این واژه در زبان آلمانی و جغرافیای اروپایی نیز حضور و معنای مستقل دارد.