معنی بی فایده به این معناست که یک چیز یا اقدام هیچ گونه سود، منفعت یا کارایی ندارد. به عبارت دیگر، این اصطلاح به چیزی اشاره دارد که هیچ نتیجه مثبتی به همراه ندارد و به نوعی بیهوده و غیرقابل استفاده است. در زبان فارسی، بی فایده به معنای فاقد فایده شناخته میشود و معادلهایی از جمله بیهوده، بیمصرف، ناسودمند و بینفع دارد، طبق اطلاعاتی که از واژه یاب به دست آمده است. برای نمونه، تلاشهای بیهوده، کارهای بی فایده، یا صحبتهای بی فایده به این معناست که آن فعالیتها، کارها یا گفتهها هیچ نتیجهای به همراه ندارند و به نوعی بیهدف انجام شدهاند. در واقع، این مفهوم نشاندهنده نوعی اتلاف وقت و انرژی است که میتواند هر فردی را دچار ناامیدی کند، چرا که در نهایت هیچ دستاوردی به دنبال نخواهد داشت.
بی فایده
لغت نامه دهخدا
بپذیر ز حجت سخن که شعرش
بی فایده و بی عرز ( ؟ ) نباشد.ناصرخسرو.و بیش سخن بی فایده نگوید و نابوده نجوید. ( سندبادنامه ص 185 ).
سیم دل مسکینم بر خاک درت گم شد
خاک سر هر کویی بی فایده می بیزم.سعدی.بس در طلبت کوشش بی فایده کردم
چون طفل دوان از پی گنجشک پریده.سعدی.کوته نظران ملامت از عشق
بی فایده میکنند و تحذیر.سعدی.|| نالایق. ( ناظم الاطباء ). رجوع به فایده شود.
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - بیهوده بی مصرف ۲ - نالایق
ویکی واژه
جمله سازی با بی فایده
هیچ نقشی بر مراد چشم من صورت نبست سالها آیینه را پرداختم بی فایده
بی فایده بر آتش دل ناله سپندست در مجمر ما بو شکر و عود ندارد
از سبک مغزی درین دریای بی ساحل چو موج لنگر تمکین خود را باختم بی فایده