خَبْن مصدری عربی به معنای تا کردن و دوختن لباس برای کوتاه کردن آن است. این عمل در خیاطی برای اصلاح اندازهٔ جامه به کار میرود. همچنین، این واژه در معانی دیگری همچون مردن، بربافتن دروغ و پنهان کردن غذا برای روزهای سخت و قحطی نیز به کار رفته است. در حوزهٔ ادبیات، خَبْن به نوعی صنعت شعری اشاره دارد که در آن شاعر با مهارت خاصی از عناصر زبانی بهره میبرد.
در عروض، خَبْن به حذف حرف ساکن دوم از یک جزء عروضی گفته میشود، به شرطی که این حرف، بخشی از یک سبب خفیف باشد. برای نمونه، در وزن مستفعلن (مُسْتَفْعِلُن) که دارای هجاهای «ـ َ ـ ُ ـ َ » است، حذف حرف ساکن دوم (یعنی «ف») رخ میدهد و آن را به مفاعلن (مَفَاعِلُن) تبدیل میکند. به این جزء تغییر یافته، مُخَبَّن میگویند. این تغییر تنها زمانی مجاز است که حرف ساکن دوم، تشکیلدهندهٔ یک سبب خفیف باشد و در مواقعی مانند فاعلاتن که حرف ساکن جزئی از یک وتد مفروق محسوب میشود، خَبْن جایز نیست.
بر این اساس، خَبْن یکی از مهمترین زحافات عروضی است که با حذف حرف ساکن خاصی، وزن شعر را دگرگون میسازد و اوزان جدیدی پدید میآورد. شناخت این قاعده به شاعر و ادیب کمک میکند تا بتواند ساختارهای وزنی متنوعتری را در سرایش شعر به کار گیرد و با آگاهی از چارچوبهای عروضی، به خلق آثار ادبی هماهنگ و موزون بپردازد.