کلمه تالان در زبان فارسی به معنای غارت، چپاول و تاراج است. این واژه به صورت خاص به عمل سرقت و تصاحب غیرقانونی اموال و داراییها اشاره دارد، به ویژه در زمانهایی که جنگ و درگیری در جریان است. در واقع، تالان به حالتی اشاره دارد که در آن افراد یا گروهها به صورت خشونتآمیز و با استفاده از زور، به مصادره اموال دیگران میپردازند. این پدیده نه تنها در تاریخ، بلکه در بسیاری از فرهنگها و جوامع به عنوان یک عمل ناپسند و غیرانسانی شناخته میشود که اغلب به آسیبهای جبرانناپذیری منجر میگردد. در واقع، تالان به نوعی نماد بیعدالتی و ظلم در جامعه است که آثار منفی آن ممکن است سالها باقی بماند.
تالان
لغت نامه دهخدا
تالان. ( اِ ) غارت و تاراج. ( آنندراج ) ( فرهنگ نظام ) ( ناظم الاطباء ). یغما. ( ناظم الاطباء ) ( لسان العجم شعوری ج 1 برگ 286 ):
همی برد بریان به تالان دلیر
بنوعی که آهو برد نره شیر.بسحاق اطعمه ( از فرهنگ نظام ).رگ بجنبید بر تن هوشم
گشته در گنج شایگان تالان.ظهوری ( از آنندراج ).رجوع به تالان تالان و تالان تالان بودن شود.
تالان. ( اِ ) مأخوذاز یونانی، مقداری از پول مسکوک. ( ناظم الاطباء ). تالان دو قسم بوده تالان طلا وتالان نقره. ( التدوین ). تالان طلا معادل بوده با 8475 تومان حالیه ایران و تالان نقره با 66 تومان. ( التدوین ) ( ناظم الاطباء ). منسوب به «تالا» ( تلا ) هم ممکن است، در این صورت فارسی است.( فرهنگ نظام ). رجوع به ترکیبهای تالان آتیک و تالان اوبیایی و تالان بابلی و تالان طلا و تالان نقره شود. || وزنی در یونان. رجوع به ترکیبهای تالان آتیک و تالان ایرانی و تالان اوبیایی و تالان بابلی شود.
|| واحدی برای پول طلا و نقره. تالان نقره معادل 5600 فرانک طلا و تالان طلا که ده برابر تالان نقره بوده تقریباً معادل است با 56000 فرانک طلا. ( از لاروس قرن بیستم ). تالان نقره معادل 1/187 پوند. ( وبستر ). رجوع به تالان و ایران باستان ج 1 ص 166 و 210 شود.
- تالان آتیک؛ ( تالان معمول در آتیک ) وزنی است در حدود 26 کیلوگرم که در یونان و مصر متداول بود. ( از لاروس قرن بیستم ). وزنه ای است معادل 56 پوند. ( وبستر ). رجوع به تالان و ایران باستان ج 1 ص 166 و 669 شود.
- تالان اوبیایی؛ پول متداول در میان یونانیان. منشاء آن از ایران بود و بوسیله «سولون » در سیستم پولی آتن رایج گردید. ( از لاروس قرن بیستم ). رجوع به تاریخ ایران باستان ج 1 ص 166 شود.
- || وزنی معادل 26923/8 گرم بوده است. رجوع به ایران باستان ج 1 ص 166 شود.
- تالان ایرانی؛ نام دو واحد وزن و پول متداول در ایران یکی تالان طلا، برابر با 60 منه پارسی ( هر منه پارسی 420 گرم ) دیگری تالان نقره، برابر با 60 منه مادی ( هر منه مادی 561 گرم ). رجوع به تالان طلای ایرانی و تالان نقره ایرانی و ایران باستان ج 2 ص 1498 شود.
- تالان بابلی؛ وزنی معادل 31411/20 گرم.رجوع به ایران باستان ج 1 ص 166 شود.
- || پول نقره معادل 6600 فرانک طلا. ( ایران باستان چ 1311 ج 1 ص 166 ). پیرنیا در تاریخ ایران باستان به مقیاس هر تومان معادل پنج فرانک طلا در جدول ص 166 تالان بابلی را معادل 5280 ریال دانسته اند.
فرهنگ معین
[ فر. ] (اِ. ) واحد وزنی در یونان قدیم.
فرهنگ عمید
۱. در یونان باستان، واحد اندازه گیری وزن.
۲. در یونان باستان، واحد پول.
فرهنگ فارسی
( اسم ) تاراج.
آن که چنان راه رود که گویا بر پشت بار دارد.
ویکی واژه
واحد وزنی در یونان قدیم.