حشفه

حشفه به عنوان یک واژه، در معنای گسترده‌تر به موضوعاتی اشاره دارد که می‌توانند از نظر اجتماعی یا فرهنگی بار معنایی خاصی داشته باشند. این واژه معمولاً در ادبیات و محافل اجتماعی به کار می‌رود و می‌تواند معانی مختلفی را در بر داشته باشد. در واقع، حشفه به نوعی از ترسیمات و تصورات اشاره دارد که در جامعه وجود دارد و می‌تواند بر رفتارها و نگرش‌ها تأثیر بگذارد. این مفهوم به شکل مستقیم با احساسات و تجربیات فردی و جمعی در ارتباط است و می‌تواند به عنوان یک ابزار تحلیلی برای بررسی تغییرات اجتماعی و فرهنگی مورد استفاده قرار گیرد. با توجه به تحولات روزافزون در جوامع مختلف، فهم حشفه به ما کمک می‌کند تا درک بهتری از چالش‌ها و فرصت‌های موجود داشته باشیم. به طور کلی، حشفه به عنوان یک مفهوم چندبعدی در نظر گرفته می‌شود که می‌تواند در تحلیل‌های اجتماعی و فرهنگی به کار گرفته شود و به ما اجازه می‌دهد تا جنبه‌های مختلف زندگی انسانی را مورد بررسی قرار دهیم. با شناخت دقیق‌تر این مفهوم، می‌توانیم به درک بهتری از روابط انسانی و تأثیرات اجتماعی دست یابیم.

لغت نامه دهخدا

( حشفة ) حشفة. [ ح َ ف َ ] ( ع اِ ) خرمای بد. ج، حشف.
حشفة. [ ح َ ش َ ف َ ] ( ع اِ ) سر کلاه نره. ختنه گاه مردم. دور ختنه گاه مردم. ( مهذب الاسماء ). سر نره. مافوق ختان. زبر ختان. سر شرم مرد و آن از بالای ختان باشد. سر قضیب. ج، حَشَف، حَشَفات. مهر نره تا ختنه جای. ( منتهی الارب ). فیشلة. || بیخ های کشت که بعد درو باقی مانده باشند.( اقرب الموارد ). || پیرزن کلانسال. || خمیر خشک. || ریشی که در نای و گلوی مردم و شتر برآید. ( منتهی الارب ). || صخره ای که در دریا باشد. سنگی در یک زمین هموار. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). ج، حِشاف، حَشَف، حَشَفات.

فرهنگ معین

(حَ شْ فِ یا فَ ) [ ع. حشفة ] (اِ. ) ۱ - ریشه های گیاه که پس از درو در زمین باقی ماند.۲ - قسمت انتهای قدامی آلت مرد که کمی حجیم تر از تنه می باشد.

فرهنگ فارسی

خمیرخشک، سر آلت تناسل مرد، ریشه های گیاه
( اسم ) ۱ - ریشه های گیاه که پس از درو در زمین باقی ماند. ۲ - قسمت انتهای قدامی آلت مرد که کمی حجیم تر از تنه میباشد سر آلت تناسلی مرد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال حافظ فال حافظ فال راز فال راز فال رابطه فال رابطه فال انبیا فال انبیا