تبشی یک نوع ظرف است که معمولاً از فلزاتی چون مس، نقره و طلا ساخته میشود. این ظرف دارای لبههایی باریک و منحنی است که به آن جلوه خاصی میبخشد. معمولاً تبشی را به عنوان یک وسیله تزئینی یا کاربردی در مراسمات و مهمانیها استفاده میکنند. طراحی خاص و زیبایی که در ساخت آن به کار میرود، باعث میشود که تبشی به عنوان یک عنصر هنری نیز شناخته شود. این ظروف میتوانند در اندازهها و شکلهای مختلفی تولید شوند و هر کدام دارای ویژگیهای منحصر به فرد خود هستند. به این ترتیب، تبشی نه تنها به عنوان یک وسیله عملی بلکه به عنوان یک اثر هنری نیز مورد توجه قرار میگیرد.
تبشی
لغت نامه دهخدا
تبشی. [ ت َ ] ( اِ ) طبقی باشد که از مس و ارزیز و نقره و امثال آن بسازند و لب آن را باریک و برگشته بکنند. ( فرهنگ جهانگیری ). طبقی باشد لب گردان از مس و نقره و طلا هم سازند. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). طبقی باشد آب گردان از مس و غیره. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). طبقی که از مس و نقره و جز آن سازند و لبش باریک و برگشته کنند. ( فرهنگ رشیدی ). طبقی است لب برگشته از فلز. ( فرهنگ نظام ). و طبشی معرب آن است. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( فرهنگ نظام ). گیلکی تَبَجَه. رجوع به تبنگ شود. ( حاشیه برهان چ معین ). طبق از مس یا برنج و سیم و مانند آن. و امروز در بلاد عثمانی آن را تِبسی گویند. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ):
باز در طرف چمن ساقی سرمست نهاد
بر سر تبشی سیمین قدح زرّ عیار.ابن یمین ( فرهنگ جهانگیری ).غمزه سرمست او عربده آغاز کرد
نرگس مخمور او تبشی و ساغر شکست.ابن یمین ( ایضاً ).
فرهنگ معین
(تَ ) (اِ. ) سینی، طَبَق فلزی.
فرهنگ فارسی
( اسم ) طبقی باشد لب گردان از مس و نقره و طلا.
ویکی واژه
سینی، طَبَق فلزی.
جمله سازی با تبشی
💡 ای خار گلی از روضه من دوزخ تبشی از کینه من
💡 بر کرسی پیروزه سر انداخته پیش از نقره و زر تبشی و منقر در دست
💡 نه ز انگشت آتشم تبشی نه ز هیزم خلال بالایی