محدودهای در کرانهٔ دریا است که تأسیسات لازم برای پهلوگیری و دسترسی کشتیهای بزرگ در آن ایجاد شده است. این تأسیسات ممکن است طبیعی، مصنوعی یا ترکیبی از هر دو باشند. بهعنوان پهنهای آبی با عمق کافی، امکان ورود شناورها را فراهم میکند و با توجه به موقعیت جغرافیاییاش، آنها را از باد و امواج محافظت مینماید. این مجموعه معمولاً مجهز به اسکلهها، باراندازها، لنگرگاهها و تعمیرگاههاست. اگر بهسبب اتصال به آبهای آزاد تحت تأثیر پدیدهٔ کِشَند باشد، به آن کِشَندی گفته میشود.
برخی از آن ها بهصورت طبیعی و در اثر فرورفتگی خط ساحلی شکل گرفتهاند و پناهگاهی امن برای شناورها محسوب میشوند؛ مانند بندرگاه سیدنی در استرالیا که از مشهورترین بندرگاههای طبیعی جهان است. در محدودهٔ بندرگاه، محلی حفاظتشنده به این نام وجود دارد که کشتیها در آن لنگر میاندازند و از آسیب توفانها در امان میمانند. معمولاً ورودی لنگرگاه با بویهای زردرنگ مشخص میشود و در مواردی، منطقهای بهنام لنگرگاه قرنطینه برای اعمال مقررات بهداشتی پیشبینی میشود. همچنین برای سبکسازی کشتیهای اقیانوسپیما که بهعلت عمق کم آب قادر به پهلوگیری نیستند، از شناوری بهنام سبکساز استفاده میگردد.
علاوه بر کاربرد دریانوردی، این واژه در حوزههای دیگر نیز بهکار رفته است. برای مثال، تابلوی نقاشیِ بندرگاه اثر خواکین سورولا نقاش اسپانیایی که در سبک آکادمیک اواخر قرن نوزدهم خلق شده، نمونهای از این کاربرد است. همچنین نام روستایی در استان زنجان است که جمعیتی حدود ۳۹ نفر دارد و مردم آن به زبان تاتی سخن میگویند.
بندرگاه. [ ب َ دَ ] ( اِ مرکب ) لنگرگاه کشتی در کنار دریا. ( فرهنگ فارسی معین ). بندر. ( ناظم الاطباء ). پهنه ای از آب در کنار ساحل که دارای عمق کافی برای ورود کشتیها است و موقعیت آن ( اعم از طبیعی یا مصنوعی ) نسبت به اوضاع ساحلی چنان است که کشتیها را ازباد امواج و جریانهای محلی محفوظ میدارد. بندرگاههای بزرگ، با باراندازها، اسکله ها، لنگرگاهها و تعمیرگاهها مجهزند. ( دایرة المعارف فارسی ). || بازار. || معبر و گذرگاه. ( ناظم الاطباء ).
بندرگاه. [ ب َ دَ ] ( اِخ ) بندری از دهستان حومه است که در بخش مرکزی شهرستان بوشهر واقع است. و 266 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7 ).
بندرگاه. [ ب َ دَ ] ( اِخ ) دهی است جزودهستان طارم علیا بخش سیروان شهرستان زنجان و دارای 113 تن سکنه است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ).
( ~. ) (اِمر. ) ۱ - بندر. ۲ - لنگرگاه کشتی در کنار دریا.
جای لنگر انداختن کشتی در کنار دریا یا بندر، بندر.
( اسم ) ۱ - بندر. ۲ - لنگرگاه کشتی در کنار دریا.
دهی است جزو دهستان طارم علیا بخش سیروان شهرستان زنجان است ٠
{harbor} [حمل ونقل دریایی] ناحیۀ محفوظ و امن طبیعی یا مصنوعی برای توقف کشتی ها
بندرگاه به محدوده ای از یک بندر می گویند که در آن تأسیساتی برای دسترسی به کشتی های بزرگ یا پهلوگیری آنها در کرانه دریا ایجاد شده باشد. این تأسیسات ممکن است طبیعی یا مصنوعی یا ترکیبی از این دو باشد؛ مثل بندر ماهشهر.
بندرگاه یک پهنه آبی کنار ساحل که دارای عمق کافی برای ورود کشتی هاست و با توجه به موقعیت آن کشتی ها را از باد و امواج محفوظ می دارد که معمولاً مجهز به باراندازها، اسکله ها، لنگرگاه ها و تعمیرگاه هاست. بندرگاهی که به سبب بازبودن به روی آب های آزاد تحت تأثیر کِشَند قرار دارد بندرگاه کِشَندی نامیده می شود.
برخی از بندرگاه ها طبیعی اند و بخاطر شکل و تورفتگی ساحل جایگاهی مناسب به عنوان پناهگاه شناورها فراهم می آورند. بندرگاه سیدنی در استرالیا از جمله مشهورترین بندرگاه های طبیعی جهان است.
لَنگَرگاه محل لنگر انداختن شناورها در کنار ساحل دریا یا دریاچه است. لنگرگاه ها معمولاً محل هایی حفاظت شده اند که در آن کشتی ها و قایق ها از آسیب امواج و توفانها در امانند. در ورودی بندرگاه معمولاً محلی با بویه ای ( شناور ) زرد مشخص می شود و کشتی ها در آنجا لنگر می اندازند تا مقررات قرنطینه در مورد آنها اعمال شود و به این محل لنگرگاه قرنطینه گفته می شود.
برای تخلیهٔ بخشی از بار و سبک سازی کشتی های اقیانوس پیمایی که به دلیل ارتفاع آبخور در بندرگاه می مانند و نمی توانند پهلو بگیرند از نوعی دوبه به نام سبک ساز lighter استفاده می شود.
بندرگاه (سورولا). بندرگاه یا منظره دریایی، ( به اسپانیایی: Marina ) نقاشی کوچک رنگ روغن بر روی بوم است که در سال ۱۸۸۱ توسط خواکین سورولا، در اوایل کارش کشیده شده اشت. اکنون در موزه سورولا در مادرید نگهداری می شود.
این سبک آکادمیک اسپانیایی اواخر قرن نوزدهم را تحت تأثیر سنت های دریایی بعد از رمانتیک اروپای مرکزی و تحت تأثیر رافائل مونلئون ای تورس، خلبان، باستان شناس و نقاش والنسیایی دنبال می کند.
بندرگاه (طارم). بندرگاه یک روستا در ایران است که در دهستان درام واقع شده است. بندرگاه ۳۹ نفر جمعیت دارد. اهالی این روستا به زبان تاتی سخن می گویند که یکی از زبان های ایرانی شمال غربی است.
بندر.
لنگرگاه کشتی در کنار دریا.