کلمه جیگر در زبان فارسی به عنوان یک واژه محاوره‌ای و غیررسمی شناخته می‌شود. این واژه مؤنث است و به معنای اندام داخلی بدن به کار می‌رود، اما در گفتگوهای روزمره به صورت استعاری برای بیان احساسات و عواطف نیز استفاده می‌شود. به عنوان مثال، وقتی گفته می‌شود او جیگرم است، به این معناست که آن شخص برای گوینده عزیز و دوست‌داشتنی به شمار می‌آید. جمع این واژه به شکل جیگرها یا جیگرهای نوشته می‌شود. این کلمه معمولاً در نوشته‌های رسمی و ادبی کاربرد ندارد و بیشتر در محاورات غیررسمی و عاطفی به کار می‌رود. استفاده از آن به ویژه در زمینه‌های عاشقانه رایج است، مانند جمله جیگرم برات می‌تپه که نشان‌دهنده احساسات عمیق نسبت به فرد دیگری است. در فرهنگ محاوره‌ای، این واژه به خوبی عواطف انسانی را منتقل می‌کند و به نوعی روابط عاطفی را تقویت می‌نماید.
جیگر
ویکی واژه
جملاتی از کلمه جیگر
او یکبار با هرکول پهلوان نامی و نیمه خدای یونان پنجه درافتاد. هرکول برای پرسیدن سؤالی به معبد دلفی رفته بود اما چون چیزی را که می‌خواست نشنید سه پایه مقدس معبد را برداشت و درهم کوفت. آپولون را این ماجرا بر سر غیرت آورد و با هرکول زد و خورد کرد. عاقبت زئوس مجبور شد برای پایان دادن به آن میانجیگری کند.
این روستا در دهستان جیگران قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۴۱ نفر (۷خانوار) بوده‌است.
اگر عدوی ترا در میان بود جنگی مباد هیچ میانجیگری بجز ساطور
