تاراج

تاراج به معنای غارت، چپاول یا ویرانی است. این واژه به عمل تصرف و نابود کردن اموال یا منابع دیگران به‌زور یا به‌طور غیرقانونی اشاره دارد. تاراج در زمینه‌های جنگ، آشوب یا ناامنی به کار می‌رود، زمانی که گروهی از افراد یا نیروها اموال و دارایی‌های دیگران را به زور می‌گیرند و به آنها آسیب می‌زنند.

معانی و مفاهیم

غارت: تاراج به معنای سرقت و غارت اموال و دارایی‌های دیگران است، به‌ویژه در شرایطی که قانون و نظم اجتماعی برقرار نیست.

ویرانی: این کلمه همچنین می‌تواند به ویرانی و نابودی مکان‌ها و زیرساخت‌ها اشاره داشته باشد، به ویژه در زمان جنگ یا نزاع.

ادبیات: در ادبیات فارسی، واژه تاراج به‌طور نمادین نیز به کار می‌رود و می‌تواند به معنای آسیب به ارزش‌ها و فرهنگ‌ها یا نابودی زیبایی‌ها نیز اشاره داشته باشد.

لغت نامه دهخدا

تاراج. ( اِخ ) دهی از دهستان ایذه بخش ایذه شهرستان اهواز در 58هزارگزی باختر ایذه. کوهستانی، گرم است و 60 تن سکنه دارد. بختیاری، آب آن از چشمه و محصول غلات، شغل اهالی زراعت. راه مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).
تاراج. ( اِ ) غارت. ( فرهنگ نظام ) ( شرفنامه منیری ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ) ( برهان ) ( لغت فرس اسدی ). نهب. ( انجمن آرا ) ( برهان ). چپاول. ( فرهنگ نظام ). تارات. ( برهان ). یغماکردن. چاپیدن. چپو کردن. تاخت. تاختن. غارتیدن. اغاره. با لفظ دادن و کردن مستعمل است ( آنندراج ) و نیز با آوردن. مغاوره. غارت کردن. ( منتهی الارب ): و لف عجاجته علیهم؛ تاراج آورد بر آنها. ( منتهی الارب ). فاحت الغارة؛ فراخ شد تاراج. ( منتهی الارب )

فرهنگ معین

(اِ. ) ۱ - غارت، چپاول. ۲ - یغما کردن.

فرهنگ عمید

= غارت
* تاراج کردن: (مصدر متعدی ) غارت کردن.

فرهنگ فارسی

غارت، چپاول، یغما، تالان هم گفته شده
( اسم ) ۱- غارت چپاول یغما کردن. ۲- سلب اختیار سالک در جمیع احوال و اعمال ظاهری و باطنی ( کشاف اصطلاحات الفنون ). یا به تاراج افکندن. بیغما دادن.در معرض غارت و چپاول گذاشتن. یا تاراجه بردن. به تاراج افکندن. یا به تاراج رفتن. بغارت رفتن بچپاول رفتن.
دهی از دهستان ایذه بخش ایذه شهرستان اهواز ۵۸ هزار گزی باختر ایذه.

ویکی واژه

پهلوی
غارت، چپاول.
یغما کردن.

جملاتی از کلمه تاراج

از آن پس به تاراج دادند روی فتادند در شهر و بازار و کوی
به نظر می‌رسد این «تاراج» جزو یک سنت آزار و شکنجه است. بیشتر برده‌های خارجی در کاشغر (سین کیانگ امروزی) شیعیان تاجیک چین می‌بودند. مسلمانان ترک سنی از آنها با عنوان غالچا یاد می‌کردند و به این دلیل که با ساکنان ترک سنی متفاوت بودند، به بردگی گرفته می‌شدند. شیعیان در منطقه خوتان نیز به عنوان برده فروخته می‌شدند. مسلمانان سنی کاشغر شیعیان را به عنوان برده خرید و فروخت می‌کردند.
در زمان چنگیزخان که در همهٔ شهرهای ایران کشتار و تاراج زیادی کردند و به اماکن مذهبی توهین‌ها وارد آوردند و حرمت‌ها شکستند، مردم بلخ را هم کشتار جمعی نمودند. بعضی از اهالی آن‌جا برای این که توهینی به محل دفن علی وارد نشود، ساختمان سنجر را ویران نموده و آثار و نشاه‌ها را از میان بردند و آن مکان را به نام پیشینش، تل علی یاد می‌کردند و به این ترتیب باز نامش محو شد، و شهر بلخ هم بعداً روی آبادی ندید.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم