واژه بچند میتواند معانی متعددی داشته باشد که در ادامه به آنها پرداخته خواهد شد. این واژه به نوعی به پژند، برغست و قنابری مرتبط است و میتوان به این معانی نیز رجوع کرد. علاوه بر این، بچند به معنای به چقدر، به چه قیمت و به چه مقدار نیز به کار میرود. پژند گیاهی خودرَو و بیابانی که هم به صورت خام و هم پخته مشابه اسفناج مصرف میشود. همچنین قیمت یا بها به میزان پولی اشاره دارد که یک فرد به دیگری پرداخت میکند تا کالایی یا خدماتی را دریافت کند. در اقتصاد معاصر، قیمتها معمولاً به صورت واحدهای پولی نمایش داده میشوند. اگرچه میتوان قیمتها را به عنوان مقادیر معادل از سایر کالاها یا خدمات در نظر گرفت، اما چنین معاملاتی به صورت پایاپای به ندرت اتفاق میافتد. در برخی موارد، قیمتها به شکل کوپنهایی مانند تمبرهای تجاری تعیین میشوند. همچنین، در شرایط خاصی مانند زندانها، دوران ابرتورم یا برخی مناطق در طول جنگ جهانی دوم، سیگار به عنوان نوعی ارز مورد استفاده قرار میگیرد. در اقتصاد زیرزمینی نیز، تهاتر به طور نسبتاً رایجی مشاهده میشود.
بچند
لغت نامه دهخدا
بچند.[ ب َ چ َ ] ( اِ ) صورتی است از پژند. برغست. قنابری. پژند. ( مهذب الاسماء ). و رجوع به پژند و برغست شود.
بچند. [ ب ِ چ َ ] ( ادوات استفهام ) به چقدر. به چه قیمت. ( آنندراج ). به چه مقدار. ( ناظم الاطباء ).
- امثال:
کس نگوید خرت بچند ؟
فرهنگ فارسی
جملاتی از کلمه بچند
نمودش حق بچشم سر بینا بچندین سوی چندین طور سینا
برخیز با نسیم صبا، ناز تا بچند می نوش؛ در حریم قضا زار تا بکی
تا بچند از تیری مغموم باشی کاین زمان ماه شادی آمد از زیر غمام غم بدر