بوقلمون

بوقلمون

بوقلمون پرنده‌ای بزرگ و از خانواده ماکیان است. این پرنده به خاطر گوشتش پرورش داده می‌شود و دارای گردنی برهنه و گوشتی است. آن ها معمولاً در رنگ‌های مختلفی وجود دارند و به خاطر زیبایی و تنوع رنگی‌شان شناخته می‌شوند. مثلا بوقلمون همچنین به پارچه‌ای اشاره دارد که نمایش چند رنگ می‌دهد. این نوع پارچه به خاطر زیبایی و جذابیتش در طراحی لباس‌ها و دکوراسیون‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.

در زبان محاوره‌ای، صفت بوقلمون می‌تواند به فردی اشاره کند که دائما در حال رنگ عوض کردن است و از شخصیت ثابت و همیشگی برخوردار نیست. این کاربرد به افرادی اطلاق می‌شود که در ظاهر خود را به شکل خاصی نشان می‌دهند، اما در باطن دارای نیت‌ها و رفتارهای متفاوتی هستند.

لغت نامه دهخدا

بوقلمون. [ ق َ ل َ ] ( اِ ) دیبای رومی را گویند و آن جامه ای است که هر لحظه برنگی نماید. ( برهان )( آنندراج ). نوعی از دیبای که هر لحظه برنگ دیگر نماید. ( غیاث ) ( اوبهی ). معرب و محرف از «خامائیلئون » یونانی. دیبای رومی که رنگ آن متغیر نماید. 
نام مرغی هم هست. ( برهان ). پرنده ای از راسته ماکیان ها که دارای گردنی برهنه و گوشتی و پنجه های قوی میباشد. رنگ آن بیشتر سیاه، سر وگردن وی بدون پر است. دارای آویزه های نرم گوشتی است و نر آن دارای دم پهنی است. ( فرهنگ فارسی معین ). یک قسم مرغ بزرگی از طایفه ماکیان هاکه بومی هندوستان بوده و از آنجا بسیار جاها برده شده و آنرا یبروح نیز میگویند. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(قَ لَ ) [ معر. ] ( اِ. ) ۱ - دیبای رومی رنگارنگ، پارچه ای که نمایش چند رنگ بدهد. ۲ - پرنده ای از راسته ماکیان با گردنی برهنه و گوشتی و پنجه های قوی.

فرهنگ عمید

۱. (زیست شناسی ) پرنده ای از خانوادۀ ماکیان با پرهای سیاه رنگ و سروگردن بی پر که قدرت پرواز ندارد، پیل مرغ.
۲. (زیست شناسی ) آفتاب پرست، حربا.
۳. [مجاز] هر چیز رنگارنگ یا رنگ به رنگ شونده: باد در سایهٴ درختانش / گسترانیده فرش بوقلمون (سعدی: ۵۴ ).
۴. [قدیمی] دیبای رومی رنگارنگ.
۵. [قدیمی] پارچه ای که نمایش چند رنگ بدهد.

فرهنگ فارسی

دیبای رومی رنگارنگ، پارچهای که نمایش چندرنگ، بدهد، هرچیزرنگارنگ، ماکیان، بزرگترازمرغ خانه
( اسم ) ۱ - دیبای رومی که رنگ آن متغیر نماید. ۲ - نوعی از چلپاسه که رنگ آن متغیر نماید حربا. ۳ - پرنده ای از راست. ماکیانها که دارای گردنی برهنه و گوشتی و پنجه های قوی میباشد. رنگ آن بیشتر سیاه سر و گردن وی بدون پراست و دارای آویزه های نرم گوشتی است و نر آن دارای دم پهنی است. ۴ - هر چیز رنگا رنگ. ۵- کسی که هر ساعت خود برنگی وا نماید ۶- دنیا ( بسبب حوادث پیاپی ). ۷- گل بوقلمون یا فرش بوقلمون.فرش رنگارنگ

دانشنامه عمومی

بوقَلَمون ( از یونانی: hupokálamon, ὑποκάλαμον ) ( در فارسی افغانستان: فیل مُرغ ) ( در فارسی تاجیکستان: مَرجان مُرغ ) گونهٔ بزرگی از پرندگان است که از سردهٔ ( Meleagris ) و بومی آمریکای شمالی می باشد. بوقلمون ها در راسته ماکیان سانان قرار دارند.
بوقلمون ها دارای یک آویزۀ گوشتی هستند که در روی گلو آویزان است و یک برآمدگی گوشتی به نام نوک آویز ( snood ) دارد که از روی نوک آویزان است. با طول بالی از ۱٫۵ تا ۱٫۸ متر، بوقلمون ها بزرگ ترین پرندگان جنگل های محل زندگی خود هستند. همچون بسیاری از دیگر گونه های راستهٔ ماکیان سانان، بوقلمون نر بزرگ تر و رنگارنگ تر از بوقلمون ماده است.
هنگامی که این پرنده مضطرب یا هیجان زده می شود پوست برهنه در ناحیه گلو و سر می توانند از خاکستری به رنگ های قرمز، سفید و آبی تغییر رنگ دهند. به همین علت در زبان فارسی به آن بوقلمون می گویند. بوقلمون نوعی از پارچه دیبا است که با تغییر جهت تابش نور به آن از رنگی به رنگی دیگر درمی آید.
اروپاییان در نخستین برخورد با بوقلمون در شمال آمریکا آن را به اشتباه گونه ای از پرنده گینی دانستند که از راه ترکیه وارد مرکز اروپا شده بود. با این حال نام کشور ترکیه بر روی این پرنده در زبان انگلیسی باقی ماند و نیز این اشتباه موجب شد که نام علمی آن Meleagris ( نام پرنده گینی در یونان است ) شود. همچنین نام های زیادی در زبان های دیگر برای بوقلمون ها وجود دارد، که خاستگاه غیر بومی دارند، دیدگاه هایی از زمان قدیم دربارهٔ این پرنده دیده شده است و باید افزود که معلوم نیست بوقلمون ها واقعاً از کجا آمده اند.
بوقلمون های بزرگ محلی ( صنعتی ) توانایی پرواز ( پریدن ) ندارند اما بوقلمون های کوچک وحشی ( در جنگل ها و در روستاها ) توانایی پرواز تا چند صد متر را دارند. آن ها می توانند با این پرش ها به بالای درختان پرواز کنند و خود را از دست شکارچیان نجات دهند. بوقلمون ها تا دو هفته بعد از بیرون آمدن از تخم نمی توانند پرواز کنند.

دانشنامه آزاد فارسی

بوقَلَمون (turkey)
هر یک از چندین پرندۀ بزرگ شکار، از خانوادۀ بوقلمون، راستۀ ماکیان سانان. بومی قارۀ امریکا است. طول بوقلمون وحشی Meleagris galloparvo به۱.۳ متر می رسد و بومی جنگل های امریکای شمالی و مرکز امریکا است. بوقلمون اهلی از گونۀ وحشی اشتقاق یافته است. بوقلمون وحشی در هر بهار دوازده تخم می گذارد، در حالی که بوقلمون اهلی در ۲۷ هفته ۱۲۰ تخم می گذارد. بوقلمون وحشی حدود دَه کیلوگرم، و بوقلمون اهلی حدود ۳۰ کیلوگرم وزن دارد. بوقلمون چشم دار Agriocharis Ocellata در امریکای مرکزی یافت می شود. این گونه دارای لکه هایی چشم مانند روی دمش است. بوقلمون اهلی شده را در قرن ۱۶ به اروپا وارد کردند. از زمان جنگ جهانی دوم، این بوقلمون مانند مرغ و به صورت انبوه تکثیر شده است. جز فصل تولیدمثل، پرنده ای گروه زی است. در ایران، بوقلمون وحشی وجود ندارد. در مناطق شمالی کشور این پرنده را گاهی مانند ماکیان دیگر پرورش می دهند. تأسیسات درونی نیز برای پرورش این پرنده به شکل صنعتی راه اندازی شده است. لفظ بوقلمون به انواعی از پارچه، سنگ شیب و حربا (آفتاب پرست) نیز اطلاق می شود.

ویکی واژه

بوقلمون (جمع بوقلمون‌ها)
tacchino
دیبای رومی رنگارنگ، پارچه‌ای که نمایش چند رنگ بدهد.
پرنده‌ای از راسته ماکیان با گردنی برهنه و گوشتی و پنجه‌های قوی.
گونه ای از پرندگان است.
بوقلمون
بوقلمون
بوقلمون

جملاتی از کلمه بوقلمون

غبغب رنگین کبوتر، گردن طاوس نر روی بوقلمون مست و دُمّ روباه سپید
در آشپزی سنتی اسلواکی عمدتاً از گوشت خوک، طیور (بیشتر مرغ و در درجه دوم اردک، غاز و بوقلمون) استفاده می‌شود. آرد، سیب زمینی، کلم، و فراورده‌های لبنی نیز در غذاهای این کشور کاربرد زیادی دارند. آشپزی اسلواکی نسبتاً نزدیک به آشپزی مجاری، چک و اتریشی است. در شرق اسلواکی نیز تأثیر آشپزی اوکراینی و لهستانی دیده می‌شود.
طفلها بینی با طره چون بر غراب لیک ازجامه الوان همه چون بوقلمون
تنوع درخت و بوته‌های پیرامون اسکندرکول از مهم‌ترین انگیزه‌های سفر گردشگران به این منطقه است. خرگوش، روباه، گرگ، خرس سیاه، بز کوهی، پلنگ و پرندگانی چون بوقلمون کوهی، کبک، لاشخور و بلدرچین از جانوران این منطقه هستند.
بوقلمون‌های ماده‌ای که برای اولین بار زادآوری می‌کنند، هر چیزی را که صدای چیپ چیپ مخصوص را داشته باشد به عنوان جوجهٔ خود می‌پذیرند. بوقلمون هیچ توجهی به محرک‌های دیداری ندارد و بوقلمون‌های کر، اغلب جوجه‌های خود را می‌کشند.
گه باز پس خلق و گهی در پیشم من بوقلمون روزگار خویشم‌
برخی از قارچ‌های تولیدکنندهٔ این آنزیم عبارتند از: قارچ‌های چتری، قارچ صدفی، قارچ دم بوقلمون و قارچ خوراکی دکمه‌ای. جالب آنکه قارچ‌های مخرب چوب قادر به تولید این آنزیم‌ها نیست.
همچنین یک واحد مرغ مادر بومی به ظرفیت ۱۳هزارو ۱۰۰ قطعه در سال و ۴ واحد بوقلمون گوشتی با ظرفیت ۲۶هزارو ۶۰۰ قطعه در هر دوره پرورش داده می‌شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم