تقاص به معنای جبران یا تلافی کردن خطایی که به طرف مقابل وارد کرده است. این کلمه معمولا در موقعیت هایی به کار می رود که فردی بخواهد از کسی که به او آسیبی وارد کرده، نوعی انتقام بگیرد یا خسارت آن را جبران کند. تقاص کاری را پس دادن یعنی عواقب یا نتیجه اعمال خود راتجربه کردن.

تقاص
لغت نامه دهخدا
- تقاص گرفتن؛ در تداول عامه، انتقام گرفتن. مجازات دادن.
- امثال:
تقاص به قیامت نمی ماند، نظیر: از مکافات عمل غافل مشو. رجوع به امثال و حکم دهخدا ج 1 ص 158 و 549 شود.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
۱ -( مصدر ) قصاص گرفتن از هم. ۲ - تاوان گرفتن. ۳ - معامله بمثل کردن.
جملاتی از کلمه تقاص
ور که مقصود شما باشد تقاص این سرو این تیغ از بهر قصاص
بیخیانت کس نترسد از قصاص حق نابرده نمی دارد تقاص
دید از خصم ستمگر قصدها لیک نگذشتش به دل قصد تقاص
ز اهل دغا تقاص جفا تا کشند زود تیغ قصاص حق ز قراب آشکار باد
خون که ریخت تا به قصاصش برند سر حق که سوخت تا به تقاصش برند مال
اکوان دگر به بنگه امکان برد فرو زین خون اگر خدای تقاصی بجا کند