غنو در واقع یکی از گونههای ادبی و موسیقیایی است که در فرهنگهای مختلف به ویژه در ادبیات فارسی و عربی وجود دارد. این فرم هنری معمولاً شامل شعر و موسیقی است و به بیان احساسات و روایت داستانهای عاطفی میپردازد. از ویژگیهای بارز غنو میتوان به لحن احساسی، استفاده از تصاویر زیبا و تکرار عبارات اشاره کرد که بر عمق احساسات میافزاید. تاریخچه غنو به دورانهای قدیم و به ویژه به قرون وسطی برمیگردد. این فرم هنری ابتدا در ادبیات عرب به وجود آمد و سپس به تدریج در ادبیات فارسی و دیگر فرهنگها گسترش یافت. شاعران مشهور ایرانی مانند حافظ و سعدی نیز از عناصر غنو در اشعار خود بهره بردهاند و این امر نشاندهنده تأثیر عمیق آن در تاریخ ادبیات ایران است.
غنو
لغت نامه دهخدا
چون یقینم که نگیردت همی خواب و غنو
من بی طاعت در طاعت تو چون غنوم.ناصرخسرو ( از فرهنگ رشیدی ) ( آنندراج ).|| ( فعل امر ) فعل امر از غنودن، یعنی بخواب و در خواب شو. ( از برهان قاطع ). رجوع به غنودن شود.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. (اسم ) [مقابلِ بیداری] خواب.
فرهنگ فارسی
جملاتی از کلمه غنو
به بستر غنودند آن هردوتن به خلوتگه خود روان گشت زن
رخسار آتشین تو تا دیده ام به چشم همچون سپند بر سر آتش غنوده ام
گرم اقبال روزی یار گردد غنوده بخت من بیدار گردد