شهری در بخش داشلی برون و در فاصله ۱۴۰ کیلومتری گنبد کاووس در استان گلستان ایران واقع شده است. این شهر که حدود ۶۰۰۰ نفر جمعیت و ۱۵۰۰ خانوار دارد، در ۱۵ کیلومتری مرز ترکمنستان قرار گرفته است. رشته کوهی محلی به نام سونگی داغ، مرز ایران و ترکمنستان را تشکیل میدهد و مردم کرند در نوروز برای تفریح به این کوه میروند. کوه سونگی داغ زیستگاه پرندگان شکاری و همچنین بزهای کوهی است، اما متاسفانه به دلیل شکار بیرویه، نسل بز کوهی در معرض انقراض قرار دارد. شغل اصلی مردم کرند کشاورزی و دامداری است و مابقی به شغل آزاد مشغولند. این شهر به دلیل دوری و محرومیت، از امکانات آموزشی مناسبی برخوردار نیست و پارکهای تفریحی کمی دارد. آب و هوای کرند فقط در فصل بهار مطبوع است و درختان کمی در شهر و اطراف آن وجود دارد. در تابستان، این منطقه با ریزگردها و طوفانهای شن مواجه میشود. رودخانه اترک بیشتر اوقات سال خشک است و تنها در زمستان جریان آب دارد؛ هرچند آب شور روستای آجیسو که در بستر رودخانه جاری است، نه برای دام و نه برای کشاورزی قابل استفاده است. با وجود کمبارانی در منطقه کرند، بسیاری از خیابانهای آن خاکی هستند که تردد را در هنگام بارندگی دشوار میکند. اخیراً با درختکاری در خیابان اصلی، به زیبایی شهری کمی بهبود یافته است، اما درختکاری در خیابانهای فرعی نیز میتواند تاثیر مثبتی داشته باشد.
کرند
لغت نامه دهخدا
کرند. [ ک ُ رَ ] ( اِخ ) نام رودخانه ای است که از طرف زردکوه می آید و مسکن لران است و از نواحی صفاهان می گذرد. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). نام رود مشهوری است به اصفهان. ( آنندراج ). کرنگ. ( مخفف کوهرنگ ). کرنده.
کرند. [ ک ُ رُ ] ( اِ ) کرنده. ( ناظم الاطباء ). کرنگه. ( از برهان ). لیف جولاهگان و شوی مالان باشد و آن جاروب مانندی است که بدان آش و آهار بر تاره جامه مالند. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به کرنده و کرنگه شود.
کرند. [ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان قشلاق بزرگ گرمسار که 424 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
کرند. [ ک ِ رِ ] ( اِخ ) بخشی است از شهرستان شاه آباد و محدود است از شمال به گوران، از خاور به بخش مرکزی شاه آباد و از باختر به دهستان پاطاق پل ذهاب. این بخش مرتفعترین نقاط شهرستان شاه آباد است. پست ترین نقطه کرند بیش از 1500 متر از سطح دریا ارتفاع دارد، از این جهت زمستان آن سرد و تابستان معتدل است. از رودخانه های آن زمکان، راوند و الوند را می توان نام برد. کرند از 39 ده بزرگ و کوچک تشکیل شده وجمعیت آن در حدود 12هزار نفر است و به سه دهستان: حومه، بیونیج و ریجاب تقسیم می شود. ساکنان حومه و بیونیج اهل حق هستند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
کرند. [ ک ِ رِ ] ( اِخ ) قصبه مرکز بخش کرند. در دامنه کوهی بنا شده و منظره باصفادارد. گردنه پاطاق که یکی از نقاط مهم نظامی غرب است در مغرب آن قرار دارد. از شمال به زهاب، از مشرق به ماهیدشت، از جنوب به لرستان و از مغرب به عراق محدود است. ( از جغرافیای غرب ایران صص 74-75 ). قصبه مرکزی بخش کرند از شهرستان شاه آباد. سردسیر است و تابستان آن معتدل، از این جهت گردشگاه مردم شاه آباد و قصرشیرین است. در حدود 5هزار نفر که اکثر اهل حق هستنددر آنجا سکونت دارند. صنعت حدادی و کشت میوه و بخصوص انگور در کرند رونق دارد. دو زیارتگاه به نام مقبره بنیامین و پیرموسی از آثار قدیم و مورد توجه اهل حق این منطقه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
فرهنگ معین
( ~. ) (اِ. ) دیگی که رنگرزان رنگ ها را در آن می جوشانند. کرنگ نیز گویند.
(کُ رُ ) (اِ. ) لیف جولاهگان و شوی مالان که عبارت است از جاروب مانندی که بدان آش و آهار بر تارة جامه مالند.
فرهنگ عمید
۲. میدان اسب دوانی.
۳. حلقه، جرگۀ مردم.
فرهنگ فارسی
اسبی که زردپررنگ یاحنائی یاقهوهای روشن باشد، کرنده وکرنگ وکورنگ وکران وکرن هم گویند، میدان اسب دوانی، حلقه وجرگه مردم
( اسم ) دیگی که رنگرز ان بقم و رنگها ی دیگر را در آن جوشانند.
اسم هندی سنبادج است.
دانشنامه عمومی
این شهر در بخش داشلی برون قرار دارد و جمعیت آن حدوداً ۶۰۰۰ نفر بود و دارای ۱۵۰۰ خانوار می باشد. این شهر در 140 کیلومتری شهرستان گنبد کاووس قرار دارد و 15 کیلومتر از مرز ترکمنستان فاصله دارد. مرز بین ترکمنستان و ایران به یک رشته کوه از هم جدا میشوند نام محلی این رشته کوه سونگی داغ است و همه ساله مردم این شهر در نوروز برای تفریح و سرگرمی به این کوه می آیند همچنین صیادان زیادی نیز در این کوه وجود دارند که به شکار پرنده های شکاری قیمتی مشغول هستند در این کوه بر های کوهی نیز وجود دارد ولی متاسفانه بدلیل شکار بیش از هد این گونه درحال برچیده شدن است. بیشتر مردم این شهر به کشاورزی و دامداری مشغولند و مابقی داری شغل آزاد است به این شهر به علت دوری منطقه محرومی است و امکانات آموزشی مناسبی ندارند این شهر پارک های تفریحی مناسبی ندارد. این شهر فقط در ایام بهار آب هوای خوبی دارد و درخت بسیار کمی در خود شهر و حومه آن وجود دارد در تابستان ها مورد هجوم ریزگرد ها و توفان های شن قرار میگیرد رودخانه اترک نیز اغلب ماه های سال خشک است و تنها در زمستان آب دارد هرچند آب شوری که از روستای اجی سو می آید در بستر رودخانه جریان دارد ولی این آب نه برای دام ها و نه برای کشاورزی مناسب است هرچند شهر کرند منطقه کم بارانی قرار دارد ولی بسیاری از خیابان های آن آسفالت نشده است و به صورت خاکی می باشد و هنگامی که باران می آید عبور و مرور را دشوار می کند. امروزه با درختکاری در خیابان اصلی کمی به مبلمان شهری کمک کرده است ولی اگر در خیابان های فرعی هم درختکاری شود بهتر خواد بود.
ویکی واژه
لیف جولاهگان و شوی مالان که عبارت است از جاروب مانندی که بدان آش و آهار بر تارة جامه مالند.
میدان اسب دوانی.
اسبی که رنگش قهوهای روشن باشد.
حلقه زدن مردم.
دیگی که رنگرزان رنگها را در آن میجوشانند. کرنگ نیز گویند.
جمله سازی با کرند
دشمنند این عقل و فطنت را حریفان حسد منکرند این سحر و معجز را رفیقان ریا
مبالغی طلب از هر کدامشان دارم که خورده اند وکنون منکرند بلکه نکیر
در شرق و غرب خلق خدا جمله شاکرند فضل خدای و رحمت او لاجرم تو راست