منوچهر

منوچهر بهشت‌رو، نامی است که منو به معنای مینو و بهشت و چهر به معنای روی است. همچنین می‌توان منو را به معنای علوی و چهر را به معنای ذات تفسیر کرد. این نام به اختصار به معنی بهشت‌رو نیز تعبیر می‌شود. واژه منوش به همراه چیثره که جزء دوم آن هم‌ریشه با چهر فارسی است، در اصل به معنای نژاد بوده و این ترکیب به معنای از نژاد و نسل منوش است. منوش به‌طور قطع یکی از شخصیت‌های مشهور قدیم بوده که امروزه در اوستا نامی از او وجود ندارد، اما در متون دیگر به‌ویژه در فصل 31 بندهشن بند 28، نام چند مأمور به‌عنوان مانوش ذکر شده است. او در سلسله نسب لهراسب، جزو اجداد پادشاه کیانی به شمار می‌رود. همچنین در فرهنگ‌ها، مانوش نام کوهی است که منوچهر در آن متولد شده و احتمالاً این کوه به ناموری که مانوش نام داشته، نسبت داده شده است. نام خاندان منوچهر در اوستا به معنای یاری‌دهنده ایرانیان آمده و تنها یک بار در بند 131 فروردین یشت به نام منوچهر و خاندان او اشاره شده است.

فرهنگ فارسی

ابن قابوس.
مینوچهر: بهشت روی
بهشت روی. چه منو مخفف مینو است که بهشت باشد و چهره بمعنی روی.

فرهنگ اسم ها

اسم: منوچهر (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: manučehr) (فارسی: منوچهر) (انگلیسی: manuchehr)
معنی: بهشت روی، از تبار پهلوانی به نام منوش، به معنی «از نژاد و پشت منوش» [منوش یکی از ناموران قدیم]، ( اَعلام ) منوچهر شاه اساطیری ایران، از خاندان ایرج یکی از پادشاهان پیشدادی است، او پسر پشنگ و نوه ی ایرج است که به کین خواهی ایرج برخاست و سلم و تور را کشت، آنگاه جدش فریدون او را پادشاهی داد و او سال پادشاهی کرد، به معنی ' از نژاد و پشت منوش' [منوش یکی از ناموران قدیم]، ( در اعلام ) منوچهر از خاندان ایرج یکی از پادشاهان پیشدادی است، اسم خاندان وی در اوستا ' ائیریاو ' آمده است، یعنی یاری کننده ی ایرانیان، در اوستا آن که از نژاد منوش است

دانشنامه عمومی

منوچهر (درگزین). منوچهر، روستایی در دهستان درگزین علیا بخش شاهنجرین شهرستان درگزین در استان همدان ایران است.
روستای منوچهر دارای امکانات زیر است:
یک مدرسه مدرسه ابتدایی شهید قرایی منوچهر
یک خانه بهداشت
یک مسجدمسجد صاحب الزمان منوچهر
اطلاعات دقیقی از تاریخچه ی روستای منوچهر در دست نیست. وجود قنات در این منطقه نشان دهنده ی سکونت مردم از گذشته های دور در این منطقه است همچنین بقایای سکونتگاه روستایی در بالادست روستا در منطقه دربند و منطقه ینگی کهریز و زاغالار وجود دارد که تاریخ دقیق زندگی مردمان در آن مشخص نیست.
پرویز اذکایی از درگزین باستانی بعنوان استقرار گاه شاهزادگان پارتی یاد می کند و علیرغم اسامی ترکی روستاهای این منطقه، تعدادی از اسامی پارتی موجود را نیز همچون والاشگرد ( آلاشگرد )، دولجرد ( دولگرد )، منچر منوچهر، کاهارد و میلاجرد ( میلاگرد یا به تلفظ محلی میلییرد ) را حاکی از این امر و یادگار آن دوران می داند. آثار بدست آمده از شهر کرفس قدمت این منطقه را به دوره هخامنشی می رساند. بنابراین میتوان قدمت این روستا را از زمان هخامنشیان پیش بینی کرد که البته مدارک قابل استناد ارائه نشده است.
روستای منوچهر از شمال با کوه آداملو و استان قزوین شهرستان آوج همجوار است. از شرق با جاده عین آباد، روستای عین آباد و در شمال شرق با روستای شابولاغی همجوار است. از سمت جنوب با روستای شوند، مزارع طلای سبز همجوار است. از سمت شرق با روستای مزرعه همجوار می باشد.
انواع تولیدات کشاورزی این روستا شامل گندم، جو، عدس، نخود، یونجه، صیفیجات و غیره می باشد. منوچهر دارای انواع باغ های میوه از قبیل گردو و سیب و بادام بخصوص باغات انگور می باشد که محصولات جانبی فراوانی از جمله شیره و کشمش از آن ها تولید می شوند. مراسم پخت شیره انگور هرساله اوایل مهر ماه در این روستا برگزار می شود. ضمناً واحد های زنبور داری و دامداری بصورت سنتی در منوچهر دایر میباشد که از جمله فرآورده های آنان عسل طبیعی، کره حیوانی، ماست و.. می باشد در حال حاضر شغل اصلی بیشتر مردان این روستا در کنار کشاورزی و دامداری گچکاری و گچبری است. همچنین در این روستا واحدهای صنفی نانوایی، سوپر مارکت، لبنیاتی مشغول ارائه خدمات هستند.
مسیر باغ بادام در حاشیه رودخانه ( قورو چای، چای، زاغالار، دیلیملی، دربند ) که از روستای منوچهر آغاز شده و به طول تقریبا دو کیلومتر تا کوهپایه های کوه آداملو ی منوچهر ادامه دارد یکی از زیباترین مسیرهای پیاده روی و کوهنوردی استان همدان می باشد که پذیرای کوهنوردان محلی است. در این مسیر شاهد مناظر آبگیر ها و آبشار ها هستیم.

دانشنامه آزاد فارسی

در شاهنامۀ فردوسی دو تن بدین نام خوانده شده اند؛ ۱. نوۀ ایرج پسر پَشَنگ و ماه آفرید. سَلْم و تور، عموهای منوچهر، که ایرج را کشته بودند، از فریدون خواستند تا منوچهر را نزد آن ها فرستد تا او را به جبران گناه گذشته بندگی کنند. فریدون و منوچهر نپذیرفتند. عموها برآشفتند و به ایران تاختند. فریدون از منوچهر خواست تا به رویارویی برخیزد. قارَن از سوی منوچهر، مأمور مقابله شد و سَلْم و تور شکست خوردند. منوچهر در حملۀ بعدی، با نیزۀ خود تور را از زین کند و سر او را از تن جدا کرد. سپس، قارَن مأمور نبرد با سلم شد. کاکوی، نبیرۀ ضحّاک، که برای حمایت از سَلْم به ایران آمده بود، به دست منوچهر کشته شد. سلم درمانده، به آلان دژ گریخت. منوچهر سر سلم را نیز برای فریدون فرستاد. منوچهر که از جنگ بازگشت، فریدون تاج وتخت را به او سپرد و خود از فرمانروایی کناره گرفت و اندکی بعد درگذشت؛ منوچهر حکومت پرداد خود را آغاز کرد. رستم در دورۀ پادشاهی او زاده شد و بالید. منوچهر در ۱۲۰سالگی، حکومت را به پسر خود نوذَر داد. به نوشتۀ مؤلفان دورۀ اسلامی، تیراندازی آرش کمانگیر برای تعیین مرز ایران و توران در زمان منوچهر بوده است؛ ۲. دلاور ایرانی، پسر آرش کمانگیر و فرمانده سپاه خراسان در نبرد کیخسرو با افراسیاب که کهیلا، از فرماندهان سپاه توران، را از پای درآورد.

ویکی واژه

نبینه فریدون، نوه ایرج، فرزند ماهرخ و پشنگ اول؛ و یکی از پادشاهان اسطوره‌ای در شاهنامه. مَی روشن آمد ز پرمایه جام/ مر آن چهر دارد منوچهر نام «فردوسی»
منوچهر ممکن است تصحیف شده منوچَر باشد که مفهوم از آن بلند پروازی و یکه‌تازی است.

جملاتی از کلمه منوچهر

منوچهر برخاست از تخت عاج ز یاقوت رخشنده بر سرش تاج
گیومرث نامِ منوچهر چهر سیاوخش دیدارِ هوشنگ مهر
فروزان و رخشنده چون مهر زی بفیروز روزی منوچهر زی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم