منو

منو

منو در رستوران‌ها، بارها، کافه‌ها و چایخانه‌ها، فهرستی است که شامل گزینه‌های غذایی موجود است و مشتریان می‌توانند از آن برای انتخاب و سفارش غذای دلخواه خود استفاده کنند. در کشورهای اروپایی، معمولاً به دو نوع تقسیم می‌شود: سفارشی و پُرسی. در نوع اول، مشتری این امکان را دارد که هر بخش از غذا، مانند سیب‌زمینی سرخ‌کرده، سبزیجات، پیش‌غذا و دسر را به‌طور جداگانه سفارش دهد. در نوع دوم، رستوران وعده‌های کامل شامل پیش‌غذا، دسر و مخلفات را با قیمت‌های مشخص ارائه می‌دهد و مشتری تنها می‌تواند این وعده‌های کامل را سفارش دهد. برخی از غذاخوری‌ها انواع جداگانه و دسته‌بندی‌شده‌ای دارند، مانند منوی اصلی، لیست سالادها، لیست دسر و لیست کافی‌شاپ. همچنین، تهیه‌کنندگان غذا برای مجالس و محافل، انواعی به نام درخواستی ارائه می‌دهند، مانند پرسنلی، منوی مهمانی و منوی تولد.

لغت نامه دهخدا

منو. [ م َن َ ] ( فعل نهی ) جنبش جهودوار بود بر جای. ( لغت فرس اسدی چ اقبال ص 417 ). منع از حرکت کردن و جنبیدن باشدیعنی مجنب و حرکت مکن. ( برهان ). جنبش مکن. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). کلمه نهی؛ یعنی مجنب و حرکت مکن. ( ناظم الاطباء ):
تو از من کنون داستانی شنو
بدین داستان بیشتر زین منو.
ابوشکور ( از لغت فرس اسدی چ اقبال ص 417 ).
شاد بر تخت سلطنت بنشین
بعد از این بهر کار خصم منو.شمس فخری. || ناله مکن. ( فرهنگ رشیدی ). منع از ناله و زاری کردن هم هست؛ یعنی ناله و زاری مکن. ( برهان ). ناله و زاری مکن. ( ناظم الاطباء ):
منو بر گذشته نود بیش از این
که اکنونت زیر قدم بسپرد.ناصرخسرو ( دیوان چ مینوی ص 275 ).
منو. [ م ِ ] ( اِ ) مخفف مینوست که بهشت باشد. ( برهان ). مینو و بهشت. ( ناظم الاطباء ). رجوع به مینو شود.
منو. [ م ِ / م َ ] ( ص ) به معنی علوی هم آمده است که در برابر سفلی است. ( برهان ) ( ناظم الاطبا ).
منو. [ ] ( ع اِ ) فریاد خر جوان. ( دزی ج 2 ص 619 ).
منو. [ م َن ْوْ] ( ع مص ) آزمودن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( المصادر زوزنی ص 93 ): مناه منواً؛ آزمود و دریافت حقیقت آن را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || اندازه کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

آزمودن.

دانشنامه عمومی

منو (رایانش). در رایانش، منو یا گزینگان به فهرستی از گزینه ها یا فرمان ها گفته می شود که توسط رایانه یا سیستم ارتباطی برای کاربر به نمایش در می آید. کاربر می تواند از میان گزینه های منو، گزینهٔ مورد نظرش را با روش هایی که در واسط کاربر تعریف شده اند انتخاب کند.

دانشنامه آزاد فارسی

منو (رایانه). مِنو (رایانه)(menu)
فهرستی از گزینههایی که کاربر می تواند یکی از آن ها را برای انجام عمل موردنظر انتخاب نماید. اکثر برنامه های کاربردی، به خصوص آن هایی که دارای رابط گرافیکی هستند، از منوها به عنوان یک روش جایگزین (با کاربرد آسان) برای دریافت فرامین برنامه استفاده می کنند.
منو (موسیقی). مِنو (موسیقی)(meno)
اصطلاحی که در نت نویسی موسیقی به کار می رود، مثلاً در مِنو موسّو (با تحرک کم تر)، یعنی آهسته تر.
منو

جملاتی از کلمه منو

آفتاب و مه منور ملک صدر بادا و انجمش احباب
منوچهری بدین هنجار گوید شبی گیسو فرو هشته بدامن
کند تا بزمگاهش را منور چراغ از چشم خود می‌کرد اژدر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم