قِبله به معنای جهتی است که مسلمانان هنگام نماز به سوی آن میایستند و این جهت خانۀ کعبه واقع در شهر مکه است. از زمان آغاز بعثت پیامبر اسلام تا سال دوم هجرت، یعنی بیش از چهارده سال، مسلمانان به سوی بیت المقدس که محل نماز یهودیان بود، نماز میخواندند. یهودیان به خاطر این که مسلمانان به سمت قبله آنها نماز میگزارند، آنها را به شدت سرزنش و آزار میکردند. تمامی پیامبران بنیاسرائیل قبل از پیامبر اسلام نیز به همین سمت در نماز خود ایستاده بودند. پیامبر اسلام آرزو داشتند که خانۀ کعبه، قبله مسلمانان شود و در زمانهایی که در مکه بودند، سعی میکردند در نماز خود میان کعبه و مسجدالاقصی قرار گیرند. اما در مدینه، به دلیل فاصله، امکان جمع بین این دو سمت وجود نداشت و بنابراین ناچار بودند به سوی بیت المقدس نماز بگذارند. این تغییر قبله به سمت کعبه بعدها به عنوان یک نشانه از یکتاپرستی و تمایز دین اسلام از سایر ادیان، مورد توجه قرار گرفت و نشاندهندۀ هویت مستقل مسلمانان بود.
قبله
لغت نامه دهخدا
( قبلة ) قبلة. [ ق ُ ل َ ] ( ع اِ ) بوسه. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || آنچه جادوگر بدان دل کسی به دیگری مایل کند. || نشانی است که در پیش گوش گوسپند نمایند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || ( اِمص ) پذرفتاری. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
قبلة. [ ق َ ب َ ل َ ] ( ع اِ ) چرخه ریسمان. || ریگ توده ٔگرد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). ج، قَبَل. ( منتهی الارب ). || سرفه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || مرتعی که در جلوی خانه ها باشد و ستور در آن چرا کرده بی آنکه شب بمنزل خود برگردند. ( ناظم الاطباء ). || آنچه جادوگران کنند تا دل کسی را به دیگری مایل سازد.
فرهنگ معین
(قُ لَ یا لِ ) [ ع. قبلة ] (اِ. ) بوسه.
(قِ لَ یا لِ ) [ ع. قبلة ] (اِ. ) جهتی که هنگام نماز خواندن به آن رو می کنند.
فرهنگ عمید
۲. سمتی که هنگام گزاردن نماز به آن رو می کنند.
۳. کعبه، خانۀ کعبه.
بوسه، ماچ.
فرهنگ فارسی
( اسم ) بوسه.
شهری است نزدیک دربند
جملاتی از کلمه قبله
از باشگاههایی که در آن بازی کردهاست میتوان به باشگاه فوتبال قبله اشاره کرد.
زاهد اگر قبله جمال تو دیدی ورد زبانش دعای جان تو بودی
در قبله طاق ابروانش حاجت که بخواستم روا بود