عند

کلمه عند یک واژه عربی به معنای نزد یا در نزد است و به مکان یا موقعیتی اشاره دارد که چیزی یا کسی در آنجا قرار دارد. این واژه در جملات عربی برای بیان نزدیکی مکانی یا زمانی استفاده می‌شود.

به عنوان مثال: “عند الباب” به معنای “کنار در” است. “عند الله” به معنای “نزد خدا” است. در زبان فارسی، این کلمه به صورت مستقیم استفاده نمی‌شود، اما معانی مشابهی دارد.

لغت نامه دهخدا

عند. [ ع ِ دَ / ع َ دَ / ع ُ دَ ] ( ع اِ ) ظرف غیرمتصرف است برای مکان، خواه حقیقی باشد، مانند: جلست عند زید ( نزد زید نشستم )؛ و خواه مجازی، مانند: عند زید علم ٌ ( زید را علمی است ). و برای زمان نیز بکار رود، مانند: وافیتک عند مَغیب الشمس ( هنگام غروب آفتاب نزد تو آمدم ). و کسر عین در آن فصیح تر از ضمه و فتحه است. و از حروف جاره فقط «من » بر سر آن درآید، مانند: قدمت مِن عنده ( از نزد وی آمدم ). «عند» از دو نظر بر «لدی » ترجیح دارد: یکی اینکه «عند» برای ظرف حقیقی و مجازی به کار می رود، دیگر اینکه عند بمعنی مطلق داشتن به کار می رود خواه همراه دارنده باشد و خواه نباشد، مانند: عندی مال؛ یعنی مالی دارم که خواه آن مال همراه گوینده باشد و خواه همراه او نباشد. در حالی که لدی فقط در صورتی به کار می رود که آن شی همراه گوینده باشد. اصل استعمال عند، در مورد چیزیست که نزدیک عضو و یا جانبی از جوانب شخص باشد و گویند که مفهوم عند، نهایت و غایت نزدیکی است. عند از نظر معنی در چند مورد به کار می رود که از آن جمله است: بمعنی فضل و احسان، مانند: فان أتممت عشراً فمن عندک؛ یعنی اگر ده [ سال ] را کامل کنی آن از [ فضل و احسان ] توست. || بمعنی حکم آید، مانند: عندی هذا أفضل من هذا؛ یعنی در حکم من این برتر از این یکی است. || بمعنی عقیده و رأی، مانند: عندی کذا؛ یعنی بعقیده من چنین است. || بمعنی مالکیت و دارندگی، مانند: عندی مال؛ یعنی مالی دارم. || برای اغراء و تشویق به کار رود، که در این صورت اسم فعل بحساب می آید، مانند: عندک زید؛ یعنی زید را بگیر. || گاه در غیر معنی ظرفیت بکار رود که در این صورت مراد از آن قلب سلیم و معقول است، مانند: و من أنتم حتی یکون لکم عِندُ. ( از اقرب الموارد ) ( از شرح قاموس ) ( از ناظم الاطباء ). و رجوع به منتهی الارب و آنندراج شود. معانی فارسی «عند» کلماتی از این قبیل باشد: نزد. نزدیک. برِ. سوی. پیش. زی: ایمان آوردند عند آن که آثار و علامات عذاب دیدند. ( تفسیرابوالفتوح رازی ج 3 ص 451 ). چگونه خدای تعالی عند نزول عذاب ایمان قوم یونس... قبول کرد. ( تفسیر ابوالفتوح رازی ج 3 ص 51 ). هیچ از آنجا مفارقت نکردی جز عندحاجتی تا آنکه بالغ شدی. ( تفسیر ابوالفتوح رازی ).
- عندالاستطاعة؛ هنگام توانایی. گاه ِ توانستن.
- عندالاقتضاء؛ هنگام اقتضا. هنگام مقتضی بودن. آنگاه که اقتضا کند.

فرهنگ معین

(عِ ) [ ع. ] (حراض. ) نزد، پیش، نزدیک.

فرهنگ فارسی

ظرف مکان وظرف زمان، به معنی نزد، پیش، نزدیک
نزد پیش نزدیک.
جمع عاند

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی عِندَ: نزد
معنی مَّرَدّاً: بازده - نتیجه (درعبارت "وَﭐلْبَاقِیَاتُ ﭐلصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَوَاباً وَخَیْرٌ مَّرَدّاً": و اعمال شایسته پایدار نزد پروردگارت از جهت پاداش بهتر و از لحاظ بازدهی نیکوتر است)
معنی لَمْ یَدَّبَّرُواْ: تدبّر نکرده ونمی کنند -نیاندیشیده و نمی اندیشند - مو به مو مورد بررسی قرارنداده و نمی دهند(در اصل یتدبرو بوده که تا به دال تبدیل شده است از مصدر تدبر به معنای این که چیزی را بعد از چیز دیگر بگیریم و در مورد آیه شریفه"أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ ﭐلْقُرْء...
معنی لَا یَتَدَبَّرُونَ: تدبّر نمی کنید - نمی اندیشید - مو به مو مورد بررسی قرار نمی دهید(کلمه تدبر که فعل یتدبرون مشتق از آن است به معنای این است که چیزی را بعد از چیز دیگر بگیریم و در مورد آیه شریفه"أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ ﭐلْقُرْءَانَ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِندِ غَیْرِ ﭐللَّهِ...
معنی یَغُضُّونَ: پایین میآورند- آهسته می کنند (کلمه غض به معنای روی هم نهادن پلکهای چشم است و اگر در مورد صوت به کار رود به معنی آهسته کردن صداست مانند عبارت " إِنَّ ﭐلَّذِینَ یَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِندَ رَسُولِ ﭐللَّهِ أُوْلَـٰئِکَ ﭐلَّذِینَ ﭐمْتَحَنَ ﭐللَّهُ قُل...
ریشه کلمه:
عند (۲۰۱ بار)
ظرف است به معنی قرب و نزدیکی. در قرآن مجید در معانی زیر به کار رفته است: 1- ظرف مکان. 2- حکم. 3- بقاء یا حتمی بودن. 4- تقرب. 5- علم. 6- وقت حساب. 7- جانب و ناحیه و غیره. اینک به بعضی از آیات به ترتیب اشاره می‏شودظرف مکان:مثل.. حکم: مثل... ظاهراً «عند» در آیات فوق و نظیر آنها به معنی حکم و دستور است یعنی توبه در حکم خدا خوب است و دین در حکم و تقدیر خدا اسلام است و... بقاء یا حتمی بودن: مثل.. ایضاً آیاتیکه «عِنَْدرَبَهِمْ» در آنها راجه به اجر آخرت آمده.ظاهراً مراد از همه آنها حتمی بودن یا جاودان بودن اجر است. تقّرب: مانند.. ظاهراًمراد از این آیات چنانکه راغب گفته تقرّب است که با لفظ «عِنْدَرَبِهِمْ» بیان شده. علم: مثل. می‏شود گفت:مراد از «عند» در این گونه آیات علم خداوندی است. وقت حساب:... «عند» دراین گونه آیات وقت حساب را می‏رساند و شاید تقدیرآن «عِنْذَ حِسابِ رَبِکُمْ»و نظیر آن باشد. جانب وناحیه: مثل.. ناگفته نماند «عند» برای ظرف زمان نیز آیدمثل «اَتَیْتُکَ عِنْدَ مَغیبِ‏الشَّمْسِ» ولی در قرآن برای زمان نیامده است ایضاً به معنی اعتقاد آید مثل «عِنْدی اَنَّکَ عادِلٌ».

جملاتی از کلمه عند

برگ‌ها چون نامه‌ها بر وی نبشته خط سبز شرح آن خط‌ها بجو از عنده‌ُ ام‌الکتاب
به قرینه آیه ۶ سوره دخان که می‌گوید «فیها یفرق کل امر حکیم امرا من عندنا انا کنا مرسلین رحمة من ربک» در این شب تقدیرات تا سال بعد نیز تعیین می‌گردد و با توجه به مضارع بودن فعل «یفرق» مشخص می‌شود که قدر مختص به سالی که قرآن نازل شده نیست و در تمام سال‌ها تکرار می‌شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم