رودگر

لغت نامه دهخدا

رودگر. [ گ َ ] ( ص مرکب ) آنکه تارهای ساز و زه کمان بسازد. ( آنندراج ). سازنده تارهای ساز و زه کمان. ( ناظم الاطباء ):
گفت هان رودگر بیار شتاب
قد صد گز طناب محکم تاب.امیرخسرو ( از آنندراج ).|| مغنی. مطرب. ( ناظم الاطباء ).
رودگر. [ گ َ ] ( اِخ ) یکی از قبیله های چهارگانه ای است که سکنه تلور را تشکیل میدهند و تلور دیهی است از دیههای نوکنده. ( مازندران و استرآباد تألیف رابینو ص 66 ).

فرهنگ معین

(گَ ) (ص. ) زهتاب، سازندة تارهای ساز و زه کمان.

فرهنگ عمید

کسی که تارهای ساز و زه کمان درست می کند، زهتاب.

فرهنگ فارسی

کسی که تارهای سا وزه کمان درست میکند، زهتاب
( صفت ) کسی که تارهای زه و کمان سازد زهتاب.
یکی از قبیله های چهار گانه ای است که سکنه تلور را تشکیل میدهند و تلور دیهی است از دیه های نوکنده.

ویکی واژه

زهتاب، سازندة تارهای ساز و زه کمان.

جمله سازی با رودگر

چو آن ناله را نسبت از رود یافت در آن پرده‌گه رودگر رود بافت
صد خاندان چو منت یک خانه می‌نهند آن خانه به فرودگر آید به سر مرا
تو به صورت چه قناعت کنی از صحبت او رودگر شود تو به تحقیق، که اوشدد گری
آیس‌بریکر لایف مفهوم یک مأموریت کاوشگر مریخ است که براساس برنامه دیسکاوری ناسا پیشنهاد شده بود. این مأموریت شامل یک فرودگر ثابت و تقریباً یک کپی از فضاپیمای موفق فونیکس و اینسایت ۲۰۰۸ بود، اما ابزار علمی اختر زیست‌شناسی، شامل مته‌ای برای نمونه‌برداری از زمین‌های یخی که در دشت‌های شمال مریخ وجود دارد، می‌باشد تا برای تحقیق نشانه‌های زیستی یا وجود زندگی در مریخ درگذشته بکار گرفته شود.