درونه به معنای درون و باطن است و در زبان فارسی به طور خاص به جنبههای عمیقتر و پنهانتر یک موضوع اشاره دارد. این واژه میتواند در زمینههای مختلفی از جمله ادبیات، روانشناسی و فلسفه مورد استفاده قرار گیرد. در واقع، درونه به ما کمک میکند تا به جستجوی مفاهیم و احساسات عمیقتری بپردازیم که ممکن است در ظاهر قابل مشاهده نباشند. جنبههای مختلفی از زندگی انسان از جمله احساسات، روابط اجتماعی و تصمیمگیریها تحت تأثیر درونه قرار میگیرند. میتواند به ما کمک کند تا درک بهتری از خود و دیگران داشته باشیم و در نتیجه روابط بهتری را ایجاد کنیم. همچنین، شناخت درونه باعث افزایش آگاهی و بهبود کیفیت زندگی فردی و اجتماعی میشود.

درونه
لغت نامه دهخدا
درونه. [ دَ ن َ / ن ِ ] ( اِ )درون. ( آنندراج ). اندرون. مقابل بیرون
فرهنگ معین
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - کمان حلاجی. ۲ - هر چیز کمانی. ۳ - قوس و قزح.
دهی است از دهستان کنار شهر بخش بردسکن شهرستان کاشمر

جملاتی از کلمه درونه
آنرا که درونه زنده وش بود زین زمزمهٔ فراق خوش بود
با دل بی غش و درونه صاف شیخ می کرد گرد خانه طواف
درونه سایر ماند و نه طایر از بر خاک دو لک ز لشکر او شد بزیر خاک نهان