گرائیدن
جمله سازی با گرائیدن
ترا این لحظه باید سوی دولت گرائیدن که داری عز و قربت
نعل بر آتش چو نهد زلف تو غمزه بس از بهر گرائیدنت
«وَ لَمْ تَکُنْ لَهُ فِئَةٌ» و نبود او را یاری دهی «یَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ» که آن روز با او گرائیدند تا او را یاری دادند فرود از اللَّه تعالی، «وَ ما کانَ مُنْتَصِراً (۴۳)» و خود با اللَّه تعالی بر نیامد.
زبانها به گفتن توحید خداوند باز شد، خردها به شناخت خداوند فروغ گرفت و مردمان تا حد توانائی از عشق دنیا به عشق مولی گرائیدند.