کدواده

لغت نامه دهخدا

کدواده. [ ک َ دَ / دِ ] ( اِ مرکب ) ( از کد بمعنی کده + واده ) ( یادداشت مؤلف ). بنای دیوار عمارت و خانه را گویند. ( برهان ). بنای خانه را گویند. ( فرهنگ جهانگیری ) ( آنندراج ). بنیادخانه. ( اوبهی ): دنیا دار محنت است و ویرانه مصیبت مفازه اندوه و پتیاره فراق زدگان ز کدواده بلا. ( کشف المحجوب چ لنین گراد ص 59 ). بلا لباس اولیاست و کدواده اصفیاء و غذاء انبیاء. ( کشف المحجوب چ لنین گراد ص 504 ). خواستند در شهر بخارا را ربض زنندو کدواده ربض از خشت پخته می بایست کدواده حصار راو برجهای او که از خشت پخته بود باز کردند و به ربض شهر بخارا خرج کردند. ( تاریخ بخارای نرشخی ص 31 ).
در عهد تو استوار مانده
کدواده عمر سست بنیان.سیف اسفرنگ.

فرهنگ معین

(کَ دَ ) (اِمر. ) دیوار، پی دیوار و عمارت.

فرهنگ عمید

۱. دیوار.
۲. پی دیوار: ز فرع بیش طلب اصل کز برای بنا / درست باید کردن نخست کدواده (شمس فخری: مجمع الفرس: کدواده ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) بنای خانه و عمارت: [ در عهد تو استوار مانده کدواد. عمر سست پیمان ]. ( سیف اسفرنگ )

ویکی واژه

دیوار، پی دیوار و عمارت.

جمله سازی با کدواده

البلاء: به بلا امتحان تن دوستان خواهند به گونه گونه مشقت‌ها و بیماریهاو رنجها؛ که هرچند بلا بر بنده قوت بیشتر پیدا می‌کند قربت زیادت می‌شود ورا با حقتعالی که بلا لباس اولیاست و کدوادهٔ اصفیا و غذای انبیا، صلوات اللّه علیهم. ندیدی که پیغمبر صلّی اللّه علیه و سلم گفت: «أشدُّ البَلاءِ بالأَنبیاءِ ثُمَّ الأولیاءِ، ثمّ الأمثلِ فالأمثلِ. نحنُ مَعاشِرَ الأنبیاءِ أشدُّ النّاسِ بلاءَ.» و فی الجمله بلا نام رنجی باشد که بر دل و تن مؤمن پیدا شود که حقیقت آن نعمت بود و به حکم آن که سر آن بر بنده پوشیده باشد با احتمال کردن آلام آن وی را از آن ثواب باشد؛ و باز آن‌چه بر کافران باشد آن نه بلا بود که آن شقا بود، و هرگز مر کافر را از شقا شفا نبود پس مرتبت بلا بزرگتر از امتحان بود؛ که تأثیر آن بر دل بود و از آن این بر دل و تن واللّه اعلم.