کارشکن
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - کسی که مانع پیشرفت کار باشد آنکه کار شکنی کند. ۲ - سخن چین ساعی نمام.
ویکی واژه
سخن چین، نمام.
جمله سازی با کارشکن
این مذاکرات که در سال ۱۸۵۰ میلادی برگزار شد، در ابتدا با کارشکنی دولت عثمانی و در مواردی حتی حمله به ساختمان محل اقامت هیئت ایرانی همراه بود که در پایان با درایت امیر بدون از دست دادن و گرفتن امتیازی با عثمانیها به پایان رسید.