پشه

گروهی از حشرات پرنده که دارای دهان سوزن‌مانند هستند و قبل از تخم‌گذاری خون می‌مکند. انواع نر از شیره‌های گیاهی تغذیه می‌کنند. برخی از این ها ناقل بیماری‌هایی مانند مالاریا هستند. بوی بدن انسان، اسید لاکتیک موجود در عرق و گرمای بدن، آن ها را که در نزدیکی قرار دارند، جذب می‌کند. واکنش‌های مختلف بدن افراد به نیش این حیوان ناشی از درجات متفاوت حساسیت است، نه شدت نیش. پشه‌های ماده برای جلوگیری از لخته شدن خون، بزاق خود را به بدن میزبان تزریق می‌کنند که این امر می‌تواند منجر به بروز واکنش‌های حساسیتی شود. هر پشه در هر بار تغذیه حدود چهار میکرولیتر خون می‌مکد. ترکیبات طبیعی که به عنوان دفع‌کننده پشه عمل می‌کنند شامل روغن اسطوخودوس، سنبل هندی، آویشن و روغن اوکالیپتوس هستند. بخشی از چرخه حیات انگل مالاریا در بدن پشه و بخشی دیگر در بدن انسان سپری می‌شود. آنوفل با نیش زدن، انگل‌ها را به جریان خون انسان منتقل می‌کند. این انگل‌ها با جریان خون به کبد رفته و سپس به گویچه‌های قرمز حمله کرده و به صورت غیرجنسی تکثیر می‌شوند. در این فرآیند، یاخته‌های آلوده پاره شده و اسپور یا مروزوئیت‌ها را در خون آزاد می‌کنند.

لغت نامه دهخدا

پشه. [ پ َ ش َ / ش ِ / پ َش ْ ش َ / ش ِ ] ( اِ ) نوعی از حشرات دیپ تر نموسر که نیش آن ناقل بعض بیماریهاست. موشه. ( لغت نامه اسدی ). سارخک. سارشک. سپیدپر. دَر. ( برهان قاطع ). بعوض. بَعُوضَه. بق. بَقَّه. ( زمخشری ). بُدّ. خموش. طَیثار. طَثیار. بَرغَش. ( منتهی الارب ). ابوالیسع:
سر پشه و مور تا شیر و گرگ
رها نیست از چنگ و منقار مرگ.فردوسی.بیابان چنان شد ز هر دو سپاه
که بر مور و بر پشه شد تنگ راه.فردوسی.چنان گشت از انبوه درگاه شاه
که بستند بر مور و بر پشه راه.فردوسی.بدانگه که قیصر نباشد به روم
نسنجد به یک پشه این مرز و بوم.فردوسی.اگر پیل با پشه کین آورد
همه رخنه در داد و دین آورد.فردوسی.اگر با تو یک پشه کین آورد
ز تختت به روی زمین آورد.فردوسی.چنان برگرفتم ز زین خدنگ
که گفتی ندارم بیک پشه سنگ.فردوسی.بیاورد از آن بوم چندان سپاه
که بر مور و بر پشه بربست راه.فردوسی.سپاه است چندان ابا ساوه شاه
که بر مور و بر پشه بستند راه.فردوسی.بیاورد شاپور چندان سپاه
که بر مور و بر پشه بربست راه.فردوسی.سپاه اندرآمد بتنگ سپاه
ببستند بر پشه و مور راه.فردوسی.تا صعوه بمنقار نگیرد دل سیمرغ
تا پشه نکوبد بلگد خرد سر پیل.منجیک ( از لغت نامه اسدی ).ناید زور هزبر و پیل ز پشه
نایدبوی عبیر و گل ز سماروغ.عنصری.ز آتش آب کند حلمش و ز رو با دوست
ز پیل پشّه کند سهمش و ز شیر شکال.فرخی.بسا که تو بره اندرز بهر دانگی سیم
شکست خواهی خوردن ز پشه و ز هوام.فرخی.از پشه عنا و الم پیل بزرگست
وز مور فساد بچه شیر ژیانست.منوچهری.تا باد بجنبد نبود خود ز پشه باک.منوچهری.گر بر سر خاشاک یکی پشه بجنبد
آن پرزدن پشه عیان در نظر ماست.ناصرخسرو.پشه ز چه یک روز زید پیل به صد سال
زیرا ز پشه پیلان در رنج و عنائند.ناصرخسرو.خصم مسکین پیش خسرو کی تواند ایستاد

فرهنگ معین

(پَ ش ِ یا شِّ ) (اِ. ) حشره ای از راستة دو بالان جزو ردة بندپاییان که دارای اقسام و گونه های متعدد است: آنوفل، مالاریا، خاکی و مانند آن.

فرهنگ عمید

حشره ای ریز و بال دار از خانوادۀ مگس که نیشی خرطوم مانند دارد و بدن انسان را نیش می زند، سارخک، سارشک.
* پشهٴ مالاریا: (زیست شناسی ) پشۀ ناقل بیماری مالاریا که بیشتر در کناره های آب های راکد و باتلاق ها یافت می شود، آنوفل.

فرهنگ فارسی

۱- ( اسم ) حشره ای از راست. دو بالان جزو رد. بند پاییان که دارای اقسام و گونه های متعدد است. پش. معمولی دارای بدنی بلند و باریک و شاخکهای دراز میباشد. زواید خارجی دهانی این حشره بصورت خرطومی در آمده. وی ببدن انسان و حیوان نیش میزند سارخک سارشک موشه سپید پر خموش بد بعوض بعوضه بق بقه. ۲- ذره. یا پش. خاکی. گونهایست از پشه که رنگش از پش. معمولی روشن تر و برنگ خاک است و نیشش بسیار دردناک و سوزان میباشد پشه ریزه بعوضه. یا پش. مالاریا. نوعی پشه که وسیل. انتقال مالاریا می گردد. یا پشه را در هوا نعل کردن. بسیار ماهر بودن در تیراندازی. یا پشه را گذر نبودن. سر سوزن جا نبودن. یا پشه لگدش زده. دردی موهوم دارد و اندک چیزی را بیماری گمان میکند.

دانشنامه عمومی

پشه ( نام علمی: Culicidae ) به گروهی از حشرات گفته می شود که در خانوادهٔ Culicidae قرار می گیرند. جنس مادهٔ بیشتر گونه های پشه زندگی انگلی دارند و از راه خوردن خون جانوران دیگر از جمله پستانداران، پرندگان، خزندگان، دوزیستان و حتی برخی از ماهی ها تغذیه می کنند و برخی از آن ها بی مهرگان را نیز هدف قرار می دهند. خونی که از این راه از دست می رود ناچیزتر از آن است که اهمیتی داشته باشد اما خارش تحریکی محل گزش می تواند یک عامل آزاردهنده جدی باشد. مهم تر از آن برخی از گونه های پشه به عنوان ناقل بیماری های گوناگون عمل می کنند و عامل بیماری را از یک میزبان به یک میزبان دیگر منتقل می کنند. مالاریا، تب زرد، ویروس نیل غربی و فیلاریازیس از خطرناک ترین انواع بیماری های هستند که توسط برخی انواع پشه منتقل می شوند. [ نیازمند منبع]
پشه از زیرشاخهٔ شِش پایان ( Hexapoda )، زیرردهٔ بالداران ( Pterygota )، بالاراستهٔ هام دگردیسان ( Endopterygota )، زیرراستهٔ نخ سرونیان ( Nematocera )، فروراستهٔ پشه شکلان ( Culicomorpha )، بالاخانوادهٔ پشه سانان ( Culicoidea )، خانوادهٔ پشگان ( Culicidae ) است.
نام های دیگر قدیمی برای پشه در فارسی عبارت است از: موشه، سارخک، سارشک، سپیدپر، دَر، بُدّ و خموش و پشه کوری.

ویکی واژه

حشره‌ای از راسته دو بالان جزو رده بندپاییان که دارای اقسام و گونه‌های متعدد است: آنوفل، مالاریا، خاکی و مانند آن.
پدر پشه با پشنگ قرابت لغوی دارد و معنی پشنگ در شاهنامه با هیچیک از زبان‌ها قابل تجزیه و تحلیل نبود اما به استناد لهجه سخت‌سری شاید پشنگ را پدر یا پادشاه توران نامید.[۱]
↑ البته صبحت از توران قبایل مهاجم از آسیای‌میانه نیست، بلکه دولتی هست در محدوده پیدایش تورات.

جمله سازی با پشه

سپهبد چو آن دید اندیشه کرد روان را ز اندیشه چون پشه کرد
یکی گرز زد بر سر سام گرد تو گفتی که پشه ابر کوه خورد
چو پرِ پشهٔ وصلت ندیدم به پای پیل هجرانم میفکن