پرستیژ

پرستیژ شخصی به نوعی نشان‌دهنده اعتبار و موقعیت فرد در نظر دیگران است که از ویژگی‌های خاص شخصیتی، رفتار، منش، دستاوردها و ارزش‌هایی که فرد در طول زندگی خود به نمایش گذاشته، ناشی می‌شود. این مفهوم به میزان احترامی که فرد از جامعه و اطرافیان خود دریافت می‌کند، اشاره دارد. پرستیژ کاری به موقعیت حرفه‌ای و اعتبار یک فرد یا سازمان در محیط کار اشاره دارد. این نوع پرستیژ از طریق عملکرد حرفه‌ای، تخصص و شهرت در یک حوزه خاص به دست می‌آید و بر میزان اعتماد و احترام دیگران نسبت به آن فرد یا سازمان تأثیرگذار است. رفتار محترمانه، توانایی برقراری ارتباطات مثبت و مؤثر، و مهارت در مدیریت و کنترل موقعیت‌های مختلف از جمله عواملی هستند که به تقویت پرستیژ شخصی کمک می‌کنند. فردی که بتواند به شیوه‌ای مودبانه و شایسته با دیگران تعامل کند، بیشتر مورد احترام قرار می‌گیرد.

فرهنگ معین

(پِ رِ ) [ فر. ] (اِ. )وجهه، آبرو و اعتبار.

فرهنگ عمید

شخصیت، اعتبار و نفوذ اجتماعی.

فرهنگ فارسی

افسون، سحر، جادو، یال واهی، اعتبار، نفوذ

دانشنامه عمومی

پرستیژ (فیلم ۲۰۰۶). پرستیژ یا حیثیت ( انگلیسی: The Prestige ) فیلم دلهره آور روان شناختیِ سالِ ۲۰۰۶ به کارگردانی کریستوفر نولان است که فیلم نامهٔ آن را به همراه برادرش جاناتان نوشته است. این فیلم بر پایهٔ رمانی به همین نام نوشتهٔ کریستوفر پریست ساخته شده است. این فیلم داستان دو تردست رقیب با بازی هیو جکمن و کریستین بیل در دورهٔ ویکتوریای لندن را روایت می کند. آن ها با وسواسِ خلق بهترین نمایش تردستی صحنه ای، درگیر یک بازی رقابتی با نتایج مرگبار می شوند. اسکارلت جوهانسون، مایکل کین، پایپر پرابو، اندی سرکیس، ربکا هال، و دیوید بویی در نقش نیکولا تسلا دیگر بازیگران فیلم هستند. این فیلم دومین همکاری میان نولان و بازیگران، بیل و کین، از زمان بتمن آغاز می کند ( ۲۰۰۵ ) است.
پرستیژ در ۲۰ اکتبر ۲۰۰۶ اکران شد و بازخوردهای مثبتی از سوی منتقدان داشت. این فیلم ۱۰۹ میلیون دلار در سراسر جهان فروش داشت در حالی که بودجهٔ آن ۴۰ میلیون دلار بود. پرستیژ نامزد دریافت دو جایزهٔ اسکار در رشتهٔ بهترین طراحی صحنه و بهترین فیلم برداری شد. ای. وی. کلاب در سال ۲۰۰۹ پرستیژ را یکی از بهترین فیلم های دههٔ ۲۰۰۰ نامید. مجلهٔ امپایر نیز این فیلم را در میان یکی از ۱۰۰ فیلم برتر قرن بیست و یک رتبه بندی کرد.
آلفرد بوردن شعبده باز ( کریستین بیل ) به جرم قتل رابرت انجییر ( هیو جکمن ) محکوم می شود و در زندان تصمیم به خواندن خاطرات انجییر می کند. فیلم به گذشته برمی گردد. زمانی که هردو دستیاران میلتون شعبده باز ( ریکی جی ) با مبتکرش جان کاتر ( مایکل کین ) بودند، که در نمایشی جولیا همسر انجییر ( پایپر پرابو ) هنگام انجام حقه فرار از مخزن آب در مقابل چشمان تماشاگران خفه می شود و انجیر بوردن را مقصر می داند که او گره نامناسب بسته بوده است. از اینجا به بعد این دو نفر تبدیل رقبای خونی هم که در اعمال همدیگر اخلال ایجاد می کنند، می شوند. بوردن لقبش را استاد و برنارد فالون ( مبهم ) را به عنوان مبتکرش استخدام می کند، در حالی که انجییر دانتون بزرگ و اولیویا ( اسکارلت جوهانسون ) دوست داشتنی را که در پرت کردن حواس تماشاگران می توانست کمکش کند را استخدام می کند. سپس بوردن با سارا ( ربکا هال ) ملاقات و بعداً با او ازدواج کرده و صاحب دختری می شود. دیدن ازدواج بوردن خشم انجییر را برمی انگیزد و در نمایش گرفتن گلوله با دست بوردن خرابکاری می کند و هزینه ای که بوردن می پردازد، به قطع دو انگشتش منتهی می شود. بوردن نیز هنگام حقه قفس پرنده انجییر اخلال ایجاد می کند، که منجر به قطع انگشتان تماشاگر و کشتن مفتضحانه کبوتر و خدشه دار شدن اعتبار دانتون بزرگ می شود.

ویکی واژه

وجهه، آبرو و اعتبار.

جملاتی از کلمه پرستیژ

اطلاعات جامعی درباره آلانیا-پرستیژ ترکیه